بررسی مصادیق مختلف باغسازی دوران ساسانی و اسلامی، حاکی از وجود تفاوتهای کالبدی آشکار میان آثار این دو دوره، از منظر درونگرایی و برونگرایی کوشک نسبت به باغ و باغ نسبت به اطراف مجموعه است. تفاوت در درونگرایی و برونگرایی باغهای این دو دوره در قالب موارد زیر قابل تبیین است:
الف: اغلب کاخها و معابد دوران ساسانی به واسطه دیوارهایی قطور و عظیم که در بیشتر موارد، همچون دیوار دژ و فاقد بازشو و گشودگی هستند، درونگرا بوده و از طبیعت پیرامون خود جدا شدهاند. در این ساختمانها، اتاقها عمدتاً گسسته از محوطه هستند و بازشوهای آنها چه از داخل و چه از خارج، از قاعدههای زیباییگرا یا طبیعتگرایانه منظری تبعیت نمیکنند. (لبیبزاده، حمزهنژاده و خانمحمدی ۱۳۹۰)
(به دلیل درونگرایی ساختمان کاخ یا معابد واقع در میان باغهای ساسانی، از بکارگیری اصطلاح کوشک درباره آنها خودداری شده است، زیرا اصطلاح کوشک به ساختمانی اطلاق میشود که در میان باغ باشد و از هر طرف به بیرون دید داشته باشد. به نظر میرسد که کوشک پدیده نوظهور دوران اسلامی است.)
ب: در بیشتر کاخهای دوران ساسانی، ایوان رو به باغ؛ تنها گشودگی و مسیر دسترسی به ساختمان است. ایوان از نظر کارکردی به دو گروه تقسیمبندی میشود: نخست ایوانهایی که به عنوان یک فضای اصلی از آنها استفاده میشود؛ دوم ایوانهایی که نقش یک فضای رابطه را بر عهده دارند. این ایوانها نیز ممکن است بین حیاط و یک فضای محصور یا میان یک فضای معماری و یک فضای شهری رابط باشند. ایوانهای رابط را اغلب پیشطاق نیز مینامیدند. (سلطانزاده، ۱۳۷۷، ۱۴۴)
با بررسی مصادیق ساسانی میتوان اظهار داشت که ایوان و فضای نیمهباز با عرض نسبتاً کم که در کنار فضاهای اصلی شکل گرفته است، برای تنظیم پیوند بین انسان با طبیعت اصالت ندارد و صرفاً به عنوان یک مسیر عبوری عمل میکند و بر طبق تقسیمبندیهای مذکور میتوان آنها را در دسته فضای ارتباطی جای داد. در نگاه اول و با مبنا قرار دادن خانهها و قصرهای بعد از اسلام انتظار میرفت که ایوانهای بزرگی در اطراف حیاطهای درونی، برای بهرهمندی از طبیعت وجود داشته باشد؛ در حالی که چنین نیست.
در دوران اسلامی، ایوان علاوه بر تأمین دسترسی، به عنوان یکی از اندامها و عناصر اصلی کوشک مطرح شد. در تقسیم بندی، این ایوانها در دسته ایوانها به عنوان فضای اصلی جای میگیرند. بر خلاف دوران ساسانی، ایوانهای متعدد رو به باغ، زمینه دسترسی و ارتباط بصری کاربران با طبیعت اطراف را فراهم میکند.
ج: درون گرایی و برون گرایی باغ نسبت به زمینهای اطراف، از دیگر موارد ایجاد تمایز میان الگوی باغ سازی ساسانی و اسلامی است. در دوران ساسانی، با وجود ارتباط میان کاخ/معبد و باغ که ارتباطی گسسته است، عدم وجود حایل و مرزی مشخص در اطراف مجموعه، باعث امتزاج حریمها شده و رابطهای پیوسته میان باغ و زمینهای اطراف بهوجود آورده است.
بر خلاف الگوی رایج در دوران ساسانی؛ درونگرایی و محرمیت یکی از اصول مهم در طراحی و ساخت باغهای اسلامی است، که گاه با دیوارهای بلند و قلعهها، گاه با چینهای کوتاه و گاه حتی با دیوارهای مشبّک تأمین شده است و هر بار روشهای مورد استفاده بسته به اقلیم محل و میزان امنیت و زمان ساخت تغییر کرده است. دیوارهای پیرامونی و سردرها مهمترین عناصر به کار رفته برای تعریف حریم باغهای دوران اسلامی بودهاند. این حریمها گسستگی آشکار میان باغ و محوطه اطراف آن به وجود آورده و آن را نسبت به اطرافش کاملاً درونگرا کرده است. (نورانی، ۱۳۸۷)
د: یکی از الگوهای مشترک تبیین پذیری برای باغ-کاخها و باغ-معابد ساسانی، گنبدخانه تنگ و تاریک، دارای چهار بازشو محوری و محدود و با عرض کمتر از دو متر است که فقط نقش معبر را ایفا کردهاند و بر خلاف بازشوهای کوشکهای دوران اسلامی، فضایی برای نشستن و بهرهمندی از چشمانداز طبیعی را فراهم نمیآورند. تقریباً در تمامی مصادیق دوران ساسانی، گنبدخانهی اصلی ساختمان، فضایی نسبتاً تاریک است که ایوانها عمدتاً از یک سو به ایوان و از سمت دیگر به حیاط روبازی ختم میشوند که توسط اتاقهای پیرامونی محصور شده است. بر خلاف این ساختار، گشودگیهای چهار طرفه کوشکهای دوران اسلامی علاوه بر ایجاد فضای دسترسی، دیدی بسیار زیبا رو به باغ ایجاد میکنند.
هـ: از دیگر الگوهای مرتبط با مقوله درونگرایی و برونگرایی میتوان به حیاطهای درونی کاخ-باغها و باغ-معابد ساسانی اشاره کرد. این ساختمانها رابطه خود را با طبیعت در قالب یک حیاط درونی و یک محوطه بیرونی تنظیم میکنند؛ حیاطهای مرکزی در بسیاری از آثار از قبیل کوشک سروستان، کاخ فیروزآباد،عمارت خسرو و … قابل مشاهده است. (هرمان، ۱۳۷۳، ۱۴۷)
در ساخت و طراحی باغهای بهشتی، شاهد دیوارهای بلندی هستیم که شکل دهنده فضای محرم درون هستند و در دل این فضای درونی است که عمارت و کوشکها به نحوه بارزتری شکل گرفتهاند؛ زیرا حصار بیرونی، حریم امن درونی را فراهم آورده است. (سیفیان و محمودی، ۱۳۸۶، ۱۱)
بررسی تطبیقی محوربندی و ساماندهی تقسیمات در پلان باغهای دوران ساسانی و اسلامی
به دلیل فقدان اسناد و مدارک کافی از آثار منظر دوران ساسانی، تبیین الگوی کلی تقسیمات باغها، بر مبنای تجزیه و تحلیل محوربندیها و برداشتهای کلی از آن صورت میگیرد.
برخی باغهای ساسانی را به عنوان باغهای چهار بخشی معرفی کردند. دانشدوست باغهای ساسانی را چهارباغ فرض میکند. «از دوره ساسانی به بعد، رسم بود که شکارگاهها را به چهار قسمت تقسیم کنند. در وسط نوعی از عمارت ساخته میشد؛ در نتیجه، زمانی که ما باغها را در ایران یا سرزمینهای تحت نفوذ مشاهده میکنیم، این تقسیم چهارگانه را درمییابیم». (Daneshdust, 1993)
باغها در کرتبندیهای دقیقی سامان گرفت و سراسر قرینهسازی شد، چون که طرح آن پیشاپیش در ایران روزگار هخامنشی توسعه جانانه یافته بود. با پردیسهای ساسانی، باغ نقشهای باشکوه به خود گرفت که طرحهای مندوار و کوشکهایی در ملتقای چهار خیابان داشت. (اردلان و بختیار، ۱۳۸۰، ۶۸)
بررسی تطبیقی مبانی نظری مرتبط با مقوله محوربندی و تقسیمات پلان باغ
بررسی تطبیقی موقعیت قرارگیری و تعدد طبقات کوشکهای دوران ساسانی و اسلامی
باغ-کاخ سروستان به عنوان یکی از مهمترین مصادیق باغسازی این دوران، در نزدیکی تپههای متعددی واقع شده و نهرهای مختلفی از کنار آن میگذرد. در طول بازسازیهای سالهای اخیر مشخص شده است که شالودههای زیر دیوار که در نمای آن پیداست، به احتمال بسیار زیاد، برای بالا بردن بنا از سطح محوطه اطراف بودهاند. (بیر، ۱۳۸۵، ۳۹)
بررسی تطبیقی مبانی نظری مرتبط با مقوله موقعیت قرارگیری و تعداد طبقات کوشک
طراحی باغ و تعیین جایگاه کوشک (به عنوان جایگاه پادشاه) و باغ نسبت به یکدیگر منبعث از طرز تفکر و دیدگاه بشر نسبت به رابطه انسان-طبیعت است. اساس ساختن دستاندازی به طبیعت است. نوع این دستاندازی ارتباط بسیار نزدیک با طرز تفکر انسان در مورد طبیعت دارد. (گروتر، ۱۳۸۶، ۱۴۶)
منابع
- اردلان، نادر و لاله بختیار. ۱۳۸۰٫ حسّ وحدت. سنّت عرفانی در معماری ایرانی. ترجمه حمید شاهرخ. اصفهان: نشر خاک.
- بیر، لینول، (Lionel Bier 1385). سروستان (مطالعه در معماری ایران زمین-مجموعه معماری ایران از بدو شکلگیری تا ظهرو اسلام). ترجمه امیرحسین سلطانی کرباس فروش. تهران: سبحان نور.
- سلطانزاده، حسین. ۱۳۷۷٫ معماری و شهرسازی ایران به روایت شاهنامه فردوسی. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
- سیفیان، محمد کاظم و محمدرضا محمودی. ۱۳۸۶٫ «محرمیت در معماری سنتی ایران». فصلنامه هویت شهر- (۱): ۱۴-۳٫
- گروتر، یورک کورت. ۱۳۸۶٫ زیبایی شناسی در معماری. ترجمه جهانشاه پاکنژاد و عبدالرضا همایون. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
- لبیبزاده، راضیه، مهدی حمزهنژاد، و محمدعلی خانمحمدی. ۱۳۹۰٫ «بررسی تطبیقی تأثیر ایدههای معنوی در شکل باغ». فصلنامه باغ نظر۸ (۱۹): ۱۶-۳
- نورانی، مرضیه. ۱۳۸۷٫ «محرمیت در باغ ایرانی». نشریه اینترنتی معماری منظر- (۳۷).
- هرمان، جورجینا. ۱۳۷۳٫ تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان. ترجمه مهرداد رحمتی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
- Daneshdoust, y. 1993. Islamic Garden in Iran, (www.international.icomos.org/publications/93garden4.pdf)