گنبد
سابقۀ گنبد را به عهد اشکانی رساندهاند. اما شوق پیامبر(ص) برای نماز زیر آسمان خدا، ایرانیانِ هوشمند را بر آن داشت که برای جامۀ عمل پوشاندن به این توصیهها، آسمانه یا گنبدی شبیه آسمان بر فراز سر مسلمین بر پا دارند. ساخت گنبد در عهد سلجوقی به نهایت پیشرفت خود میرسد و در عصر صفویه قدرت را با زیبایی قرین میسازند. نخستین گنبد پس از اسلام را می توان به سال ۳۹۷ هـ.ق. در گنبد قابوس دید.
گنبدها یکی از علائم معماری اسلامی هستند که متنوعترین آنها در ایران به کار گرفته شدهاند. این گنبدها از خشت خام با اندود کاهگل یا آجر و سنگ در سرتاسر ایران اسلامی خودنمایی میکنند. انتخاب رنگ آبی که رنگیست آرام بخش و متعادل و روحانی، برای خود مزیتیست. برای گنبدهای ایرانی هنگامی که از بلندای شهر یا روستایی، منظره آن را مشاهده میکنیم؛ گنبدها همانند نگین فیروزهای در میان بافتهای شهری و روستایی میدرخشند.
بدون تردید راز پی بردن بشر به خواص قوس بر اثر تجربیاتی بوده که از طبیعت اطراف خود آموخته است. میوه درختان و دانههای گیاهی همه گرد و برخی بیضی شکلاند. علاوه بر اینها شکل قوسی و منحنی (انحنا)، خود حالت تعادل و آرامش و زیبایی را تداعی میکند. تخم مرغ که در دسترس بشر بوده است، اگر بصورت عمودی قرار گیرد، مقاومت بیشتری دارد.
بشر از هزاران سال پیش از میلاد به ایستایی و زیبایی و خواص قوس پِی برده بود و آن را در ساختن بناها بکار میبرد که در ایران اولین قوسها در دوره ایلامی و بناهای آن دوره دیده شد(چغازنبیل و هفت تپه) و سپس در دورههای بعد بویژه در دوره ساسانیان از شکل قوس بسیار استفاده گردید و نمونههای آن ایوان مدائن(در خاک عراق) و کاخهای فیروز آباد و سروستان است که در آنها از طرح و فرم قوس، برای پوشش بنا استفاده کردند.
طاق قوسی شکل؛ نسبت به سطوح مسطح، مقاومت بیشتری دارد و فشارهای وارده را به پایههای قوسی منتقل میکند. به همین جهت بناهایی که در آن ها از قوس و گنبد استفاده شده است با وجود تخریب انسانی و عوامل جوی، هنوز پابرجا هستند.
اما گنبدهای ایرانی صرف نظر از نوع فن و تکنیکی که در ساخت آنها بکار رفته است به دو دسته رک و نار تقسیم میشوند.
گنبدهای نار مانند گنبد مدرسه چهار باغ( مدرسه امام صادق(ع) ) در اصفهان و گنبد میرزا رفیعا در اصفهان.
گنبدهای رک نیز به سه گروه تقسیم میشوند که عبارتند از:
۱ . گنبدهای هرمی مانند گنبدهای مقبره فیض کاشانی در کاشان و گنبد خانقاه حاج عبد الصمد در نطنز.
۲ . گنبدهای مخروطی مانند گنبد میل رادکان در قوچان.
۳ . گنبدهای اورچین (پله پلهای) مانند گنبد مقبره دانیال نبی(ع) در شوش.
بعضی از گنبدها نیز نار و رک هستند. تیزه گنبد رک و در پایه به صورت قوس و نار در میآید. گنبد اکثر مقابری که متعلق به سرداران ایران است مخروطی شکل و گنبد امامزادهها تقریباً همه هرمی شکل و نار هستند. گنبدهایی که ما از خارج بنا؛ مشاهده میکنیم پوسته بیرونی بنای گنبد است که به آن اصطلاحاً ” خود ” میگویند، و گنبد دیگری در زیر گنبد خارجی قرار دارد که آن را از داخل مشاهده میکنیم؛ که به آن اصطلاحاً ” آهیانه ” میگویند.
گنبد سمبل آسمان است و اصولاً به دلیل انحنایش، نشانۀ روح و عالم مجردات تلقی میشود[۱]. اصلاً تصور مجردات به صورت خطوط راست و زاویهدار به ذهن هیچ کس خطور نمیکند، و به هنگام تصور یا تجسم آنها، به صورت خطوط منحنی و احجام کروی به ذهن متبادر شده و یا در جهان مادی تظاهر میکنند. دایره از قدیم الایام، در جوامع بشری، تمثیلی از جهان روحانی بوده است[۲]. مضافاً اینکه قوس و گنبد و همچنین طاقها را میتوان تمثیلی از انسان نمازگزار در دو حالت اساسی که ارکان نمازند (رکوع و سجود) مطرح کرد.
محراب
پوپ ریشۀ محراب را به اعصار پیشین میرساند. او در کتاب خود معماری ایران، پیروزی شکل و رنگ، میگوید: «در تصویرهای اولیۀ کوه این مدخل ورودی با یک درگاه دوگانه نمونه شده که سمبول جایگاه مقدس است. در آنجاست که نیروهای آسمانی با زمین در تماس هستند. در پرستشگاههای نخستین (زیگورات ها) این طاقچه که دری به سوی عالم لاهوت است با درگاههای بیرون بزرگی نشان داده شده است. نقطه مقدس درونی که در زیگوراتها نقطه تماس میان آسمان و زمین را نشان میدهد در بناهای منفردی که مقابل تالارهای تخت شاهی آشوری و پرستشگاههای هخامنشی قرار داشت به جای مانده است. این جای مقدس در آتشکدههای ساسانی به صورت طاقنماهای درونی که تنها موبدان نگهبان بدان راه مییافتند باز نمودار میگردید و مجدداً در محرابهای اسلامی که متوجه کعبه مقدس است و در مدخل مساجد مستعمل گردید. اساساً اینها سمبولهایی هستند که بر بناهای خاکی کم اهمیتتر که در ورای آن ها فراز دارند تفوق دارند.»
استفاده از تزئینات خاص و شیوههای مختلف معماری اسلامی در زیبا سازی محراب مساجد نشانگر اهتمام به مباحث معنوی و عرفانی است، چرا که محراب به عنوان عنصر داخلی مسجد با بهرهگیری از رنگهای خاص وحدت و یگانگی خداوند را به تصویر میکشد.
مسجد موجب پیدایش قالبهای بسیاری در معماری اسلامی شده است که در طول دهههای اخیر، برای تمام دنیا میتواند به عنوان عامل تمدن و فرهنگ غنی مسلمانان به شمار رود. ویژگی خاصی که در مساجد وجود دارد، از جمله کاربرد گنبد، مناره، محراب، قبله و بخشهای دیگر نشان از تنوع معماری اسلامی دارد، چراکه هر کدام با ویژگی خاص خود و برگرفته از سنتهای اسلامی ساخته شدند که تنها به مسجد تعلق داشته و افزایش آن نشان از رشد روز افزون مسمانان در جهان دارد.
محراب از ریشه حرب به معنای محل مبارزه با شیطان است. محراب جایی در مسجد است که امام و یا پیش نماز در هنگام اقامه نماز در آن می ایستند. محراب در گوشه قبله مسجد قرار دارد که باید به سمت قبله باشد.
محراب از نوآوریهای نخستین معماری اسلامی است که منشاء آن هنوز مورد گفتگوست. اولین محراب در سال ۲۴ هجری در زمان عثمان و دومین محراب در زمان عمر بن عاص در سال ۵۳ هجری در مسجد النبی ساخته شدند. محراب مقعر در سال ۹۰ هجری وارد معماری اسلامی شد و آن زمانی بود که خلیفه عمر بن عبدالعزیز معماران قبلی را به منظور بازسازی مسجد النبی به مدینه فرا خواند.
به طور کلی، محراب به عنوان نشانهای برای تعیین جهت قبله شناخته شده و در بناهای مختلف مانند مساجد، مدارس و آرامگاه ها نیز دیده میشود. در واقع محراب یک فرورفتگی در نما است که به صورتهای مختلف از قبیل کادرسازی و متمایز کردن آن به وسیله رنگ و مصالح، از بخشهای دیگر ساختمان و بنا جدا میشود.
رسول اکرم از سال دوم هجری در مسجد قبا و مدینه، محراب خصوصی نداشت. طرح اصلی محراب که از قرن سوم هجری رایج شد، به واسطه تزئینات خاص تحول یافت. محراب در طول دورههای مختلف به شیوههای گوناگون تزیین شد. محرابهای گچبری شده با نقوش برجسته، استفاده از سفالهای لعابدار، استفاده از کاشی، آجرکاری و یا زمینهای ساده از سنگ مرمر از شیوههای مختلف تزیین محراب به شمار میروند.
هر کدام از کشورهای اسلامی با توجه به سنت و شیوه خاص معماری محراب را تزئین میکردند که نشانگر توجه به مباحث خاص معنوی و یا قدمت معماری برجسته آنها بود. چرا که محراب به عنوان عنصر داخلی مسجد نشانگر توحید و یگانگی خداوند است که با نقش و نگارهای زیبا و با دقت آن را میآراستند.
القای جهت قبله
گرچه عبادتگاه مسلمین بایستی قلب انسان را متوجه خداوند کند و از تمرکز توجه به هرچه غیر از اوست بکاهد، اما یک نکتۀ اساسی که وجه تمایز اسلام با سایر ادیان است بایستی مورد توجه قرار گیرد و آن القای جهت قبله است. به عبارت دیگر: گرچه فضای مسجد نباید جذبه و کشش و توجهی مادی و دنیوی را در انسان به وجود آورد، اما باید به نحوی او را متوجه قبله (کعبه) به عنوان مرکز توجه همۀ نمازگزاران و مسلمین سازد. اثرات معنوی و روحانی این جهت گیری و هم چنین اثر آن به معماری مسجد، موضوع مورد بحث این قسمت خواهد بود.
جهت قبله، جهت مقدسی است و یادآور کعبه و در نتیجه متذکر به اصل اساسی توحید در اسلام میباشد. جهت قبله آن گونه مهم است که قبل از تعیین جهت مکه (کعبه) به عنوان قبله، به تعبیر قرآن کریم، پیامبر(ص) سر در آسمان میگرداند و منتظر رسیدن فرمان الهی در تعیین قبلۀ اختصاصی مسلمین بود[۳]. به تعبیر علامه طباطبایی(ره)، پیامبر مکرم اسلام(ص) اندوهناک نداشتن قبلهای اختصاصی بود، که با اختصاص یافتن کعبه به عنوان قبلۀ مسلمین[۴] این اندوه مرتفع گردید. بنابراین، بنای مسجد به عنوان یکی از مهمترین تذاکراتی که میتواند به جامعه القا کند بایستی بیانگر جهت قبله باشد. نمونههای خوبی از این القا، درگذشته به منصه ظهور رسیده است. از جمله نقش مسجد امام اصفهان است. بسیاری در مورد گردش دادن انسان در ورودی مسجد و… سخن گفتهاند. نکتۀ مهمتر این است که میدان نقش جهان با ابعاد و کشیدگی خاصی که دارد به هر حال جهتی را القا میکند، اما کالبد سنگین مسجد در جنوب میدان با گنبد و منارههای رفیع آن، شخص را در هر جای میدان که باشد به جهتی جز محور طولی میدان متذکر میشود که این جهت چیزی جز جهت قبله نیست. در واقع این جهت قبله است که خود را بر میدان تحمیل میکند.
پانویس
[۱]. رجوع شود به: سیدحسین نصر، سنت اسلامی در معماری اسلامی.
[۲]. رجوع شود به: Ardalan, N, and Bakhtiar. L, (1973).
[۳]. سورۀ بقره، آیۀ ۱۴۴٫.
[۴]. سورۀ بقره، آیۀ ۱۴۴٫.
منابع
نصر، سیدحسین. ۱۳۸۹٫ هنر و معنویت اسلامی، «اصل وحدت و معماری قدس اسلامی». ترجمه رحیم قاسمیان. تهران.
نصر، سید حسین. ۱۳۷۵٫ هنر و معنویت اسلامی. ترجمه رحیم قاسمیان. حوزه هنری.
اردلان، نادر و بختیار، لاله. ۱۳۸۰٫ حس وحدت. حمید شاهرخ. چاپ اول. تهران: نشر خاک، ۳۷۱٫