مرداد ۴, ۱۴۰۳

بررسی الگو و اصول طراحی باغ‌ ایرانی

باغ ایرانی، نماد آرمانی جهان است. باغ ایرانی گواه ایده‌های ایرانیان از فردوس است. ایرانیان با تجربه‌ای اندوخته از هزاران سال تاریخ معماری، فضایی را آفریدند که امروزه زنگار فراموشی گرفته است و حالا خارجی‌های مبهوت از این زیبایی، از جمله بریتیولی آن را به بررسی می‌نشیند.

بریتیولی نخستین کسی بود که درباره نقاشی‌های «پاسکال کوست» که در آرشیو مارسی موجود است کار کرد و توانست مطالب مفیدی درباره دوره‌های صفویه و قاجار به دست آورد. پاسکال کوست معماری بود که در سال ۱۸۴۰ از عمارت‌های ایرانی نقاشی کرد. ژان دومینیک بریتیولی، پایان‌نامه دکترای خود را در زمینه کاخ‌های صفوی ارائه داد. دانشگاه محل تحصیل و تدریس وی «پروانس» فرانسه بود.

 

باغ‌های ایرانی – باغ‌های هندی

تفاوت‌های باغ‌های ایرانی و هندی هم در بخش معماری و هم در شکل‌گیری بخش‌های دیگر باغ وجود دارد. معمولاً گمان می‌کنند باغ‌های ایرانی و هندی تنها نمادی از بهشت‌اند؛ اما در واقع نمادهای دیگری هم با خود دارند. این باغ‌ها نمادی از دنیای واقعی‌اند. به عنوان مثال در عالی‌قاپو  نقاشی‌هایی از کشورهای دیگر را بر روی دیوارها نمایان است که این را می‌توان به معنای تسخیر تصویری از دنیا توسط انسان دانست که بیننده می‌تواند در محیطی کوچک دنیا را ببیند.

در نام‌های عمارت‌ها هم می‌توان این نماد را درک کرد. مثلا نام مجموعه نقش‌جهان حاکی از این نماد است. در حقیقت پادشاهان با ساخت چنین بناهایی می‌خواستند سلطه خود را به جهان نشان‌ دهند. اما نباید فراموش کرد که این جهان، جهانی آرمانی است نه دنیای واقعی. برخلاف دنیای واقعی که بی نظم است، این باغ‌ها دنیایی پر از آرامش را به یاد می‌آورد.

مهم‌ترین مسئله در باغ ایرانی نحوه استفاده از آب است. آب تنها نماد چشمه بهشت نیست. هنگامی که جوی آب در نزدیکی تخت شاهی روان است، آب نماد قدرت شاه است. این مسئله در عالی‌قاپو هم دیده می‌شود. در این عمارت حوضی قرار دارد که جایی شگفت انگیز در بیست و پنج متری بالای سطح میدان است. این حوض نشان می‌دهد، شاه می‌تواند آب را به جایی برساند که حتی به فکر هم خطور نکند. نوعی به رخ کشیدن قدرت شاه به مردم است.

مطمئناً آب در هر بنایی که در عهد قاجار و صفوی جاری است، معنایی خاص را در ذهن تداعی می‌کند. هشت بهشت در اصفهان مُلکی است خصوصی که در آن آب در خدمت لذت‌های شخصی شاه است. اما عالی‌قاپو و چهل ستون تالار‌های عمومی هستند که آب در آن‌ها با مفهومی آمیخته با قدرت شاه جریان یافته است. تا کسانی که برای دیدار از شاه می‌آیند قدرت او را دریابند.

 

باغ‌های صفوی و قاجاری

باغ‌های این دو دوره در معماری تفاوت دارند.
معماری قاجار تزئینی است، بیشتر نقش دکور تئاتر دارد. باغ‌های قاجاری بیشتر حالت پله‌ای دارند.
در معماری صفوی حجم و ابعاد مهم هستند و معماری در این دوره به سمت بیرون گشوده‌ است. عمارت‌ها در دوره صفویه وسیع و پراکنده است.

 

ویژگی‌های باغ ایرانی

۱- دیوار محصور دورشان دارند که درون‌گرا بودن باغ را نشان می‌دهد.

۲- هندسی بودن ساماندهی فضایی آن به طوری که باغ‌های ایرانی همگی هندسی هستند. حتی چینش درخت‌های باغ‌های ایرانی نیز بر طبق هندسه است، برخلاف باغ‌های ژاپنی و چینی که الگوی باغ را از خود باغ گرفته‌اند.

۳- وجود سر در به صورت ساختمان – اِلمان‌های ورودی: پیش خان، پیش طاق، آستانه یا پای در، پِلَنگ (درگاه میان یک دیوار ستبر، از آستانه تا پایان پهنای دیوار )، دالان درون باغ – در اغلب باغ‌ها؛ ساختمان‌های ورودی دو طبقه هستند.

۴- دارای برج.

۵- شبکه خیابان بندی راست.

۶- شبکه آب‌نماها و آبیاری راست.

۷- ساختمان کانونی (کاخ، کوشک، کلاه فرنگی و…)

۸-  باغچه‌های چهار پهلو پُر از درختان و گل‌ها.

 

نقشه‌های باغ‌های ایرانی

۱- باغ‌های تخت و کم شیب مانند باغ فین کاشان، باغ دولت آباد یزد.

۲- باغ‌های شیب‌دار و سکوبندی شده مانند باغ تخت شیراز.

۳- باغ‌های ساخته شده بر روی زمین‌های دارای پستی و بلندی و کمتر دست خورده مانند باغ عباس آباد بهشهر.

 

اصول طراحی باغ ایرانی

الف) سلسله مراتب: بر اساس این اصل فضاها و عناصر مختلف بر اساس اهمیت، ارزش کارکردی و بسیاری از عوامل دیگر در کنار هم قرار می‌گیرند. سلسه مراتب در باغ‌ها از سردر ورودی یا گاهی میدان و آبنمایی در بیرون باغ (جلوخان) شروع و با گذشتن از هشتی و محور اصلی به کوشک باغ می‌رسد. این اصل را در ارتفاع، رنگ و اندازه عناصر باغ هم می‌توان جستجو کرد.

ب) تقارن: اصل تقارن را می‌توان کامل‌ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه‌های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. در باغ‌های ایرانی به وفور از این اصل استفاده شده است. کوشک‌های ساخته شده متقارن بوده و بر روی محور یا مرکز تقارن واقع‌اند. اوج قرینه‌سازی در محورهای اصلی باغ، مشاهده می‌شود.

ج) مرکزیت: یکی از امور مهم در ترکیب و سازمان‌دهی عناصر در بسیاری از فضاهای معماری مرکزیت است و غالباً برای تاکید به مهم‌ترین قسمت مجموعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. اصل مرکزیت بیشتر در کوشک‌ها دیده می‌شود. خصوصاً کوشک‌هایی با طرح هشت بهشت. این اصل در پلان مربع با وجود کوشک در محل تقاطع محورها، در اوج خود می‌باشد.

د) ریتم: به معنی تکرار موزون ساده یا پیچیده یک عنصر یا پدیده در یک اثر هنری است. منظور از تکرار موزون پیچیده، تکرار چند عنصر یا مجموعه به نحوی است که درک روابط و قانون‌مندی‌های حاکم بر آن‌ها به مشاهده دقیق و عمیق نیاز دارد. در باغ ایرانی این اصل را می‌توان در دیواره‌های حاشیه باغ، دیواره‌های صفحه‌بندی حاصل از زمین‌های شیبدار و حتی در کف‌سازی‌ها مشاهده می‌شود.

هـ) استقلال و تشخیص فضاها: در باغ ایرانی نیز همه فضاها اعم از ساخته شده و ساخته نشده، از خود هویتی به نمایش می‌گذارند. بطوری که حتی فاصله میان دو فضای مستقل، خود عرصه‌ای کامل به شمار می‌آید که واجد تعریف، هویت و عملکرد مستقل می‌باشد.

و) تنوع در وحدت، وحدت در تنوع: باغ ایرانی در عین وحدت در خطوط کلی، هندسه و مصالح اجرایی، دارای تنوع فضایی بی‌نظیری است. تنوع فضایی باغ با تعریف فضاهای مستقل از هم از طریق محدود سازی، تنظیم فاصله دید، بهره‌گیری از اشکال کامل هندسی، طرح کاشت، ترکیب‌بندی‌های متفاوت از گونه‌های گیاهی، کارکردهای فضایی آب، بهره‌گیری از مصالح و امثال آن نمود پیدا می‌کند. محورهای اصلی، محورهای فرعی، کرت‌ها، انواع حوض‌ها و فضاهای ساخته شده با نوع بسیار زیادی که ارائه می‌دهند نشان از یک نظم و وحدت سازی در کلیت باغ است.

ز) طبیعت گرایی و بهره گیری از منظر: فرهنگ ایرانی؛ انسان را جدا از طبیعت نمی‌بیند. بلکه او را همراه با سایر عناصر طبیعت و جزء لاینفک آن و دل سپردن به طبیعت و استفاده از مناظر طبیعی را علاوه بر اینکه پِی بُردن به آیات و نشانه‌های خدا می‌بیند، موجب حظ بصر و نشاط روان آدمی می‌داند. از این رو معماری و هنر ایران به شدت طبیعت گراست. این اصل در باغ ایرانی سبب بوجود آمدن فضاهای نیمه باز مانند ایوان و کوشک شده است که حد فاصل و پیوند دهنده فضای طبیعت (حیاط یا منظره باغ) و بخش ساخته شده می‌باشد. وجود فضای دنج و خلوت و پناه بردن به گوشه طبیعت در باغ ایرانی یک قاعده است، در نتیجه باغ ایرانی فضایی عارفانه و شاعرانه برای تامل به شمار می‌رود. وجود چشم اندازهای عمیق و باز در محورها و مسیرهای اصلی باغ، عدم وجود موانع بصری و هدف‌دار بودن این مسیرها (رسیدن به فضای ساخته شده یا یک نشانه بصری) بر طبیعت گرایی بیشتر صحه میگذارد.

 

در نهایت ویژگی‌های مشترک باغ های ایرانی را می‌توان این گونه برشمرد:

  • تقسیم باغ غالباً به چهار بخش.
  • استفاده از خطوط راست در طراحی.
  • وجود یک کوشک یا بنا در مرکز یا بلندترین قسمت باغ.
  • استفاده از یک جوی اصلی.
  • استفاده از استخرهای وسیع به عنوان آینه و زیبایی چشم انداز مقابل کوشک.
  • رابط نزدیک با طبیعت.
  • کاشت درخت میوه در قسمت بزرگی از باغ.
  • عدم وجود فضای سبز بیهوده.

 

الگوی طراحی باغ ایرانی

 

الگوی اول: کوشک (باغ فین کاشان)

  • ساختمان کوشک دارای الگوی فضای میانی می‌باشد.
  • ورودی باغ بر روی محور اصلی مقابل کوشک قرار می‌گیرد.

 

الگوی دوم: کوشک-باغ (باغ شاهزاده کرمان)

  • کوشک در یک‌سوم میانی قرار می‌گیرد. به این صورت که اگر طول مستطیل را به سه قسمت تقسیم کنیم، کوشک در تقاطع یکی از یک سوم قرار می‌گیرد.

 

الگوی سوم: باغ (باغ دولت آباد یزد)

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *