مرداد ۲, ۱۴۰۳

باغ و عناصر منظر در قرآن

در بینش اسلامی پرداختن به چگونگی جهان پسین در دامنه وسیعی از منابع، از متون اولیه آن تا منابع عرفانی و احادیث و ادعیه؛ از توجّهی خاص برخوردار است. یکی از موضوعات، توصیف باغ بهشت است که در جای جای قرآن از آن نام برده شده است.
در این مقاله، ابتدا با مطالعه پیشینه عناصر اصلی باغ اسلامی مانند درخت، آب و… در تمدّن گذشته به اسطوره شناسی این عناصر به مثابه عناصری در ارتباط با امری قدسی، پرداخته می‌شود. پس از آن با مطالعه بر روی دیدگاه حکمت اسلامی در مورد عناصر مذکور در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شده است تا به مفهوم حکمی بهشت نزدیک شده و سپس با جستجو در متن قرآن و تفاسیر مربوط مورد مطالعه قرار گرفت.
از کلیت مطالب می توان به این جمع بندی رسید که تصویر باغ در قرآن بر اصول و عناصر منظری خاص تکیه دارد. توصیفات قرآنی از این عناصر، چگونگی ارتباط آن باهم و حکمتی که در لوای آن وجود دارد، شکل خاصی از باغ را ترسیم می کند که نمونه آن را می توان در باغات اسلامی تا به امروز دید.

 

۱-مقدمه

مسلمانان قرآن را به عنوان کتابی برای سعادت در زندگی دنیوی و اخروی می‌شناسند. از سوی دیگر او خلیفهالله بوده و سعی دارد تا طبیعت(امانت الهی) را پاس داشته، آن را تکمیل کند. مسلمانان با این نحوه نگرش، طبیعت را تغییر داده و محیط را در ابعاد انسانی خود درآورده اند و با توسل به این منبع شریف، رنگ قدسی به حیات خود بخشیده اند.
باغ به عنوان بارزترین این الهامات، ساخته‌ای است که علاوه بر ارضای نیازهای روزمره با مفاهیمی که درخود نهفته دارد؛ انسان را به تفکر و تدبر در آیات الهی نزدیک می‌کند. از این رو باغسازی اسلامی نوعی عمل آیینی محسوب شده و معمار مسلمان مجموعه‌ای از نشانه‌های عالم کبیر را در قالب عالم صغیر این دنیا نشان می‌دهد.

کتاب آسمانی اسلام سرشار از تعابیر و توصیفاتی است که نه تنها به مواردی از باغ‌های مردم مختلف مانند مصریان و نیز بهشت شداد اشاره دارد، بلکه با توجّه ویژه به باغ کامل که از آن با تعابیر جنت، روضه رضوان و… نام می‌برد. این‌ها زمینه مناسبی برای الگوبرداری مسلمین از آن در باغسازی دهه‌های بعدی فراهم می‌کند. در این مقاله سعی شد تا با بررسی این آیات به بازخوانی باغ بهشت پرداخت که در شناسایی باغسازی دوران اسلامی و نیز معنای باغ از دیدگاه قرآن امری ضروری به نظر می‌آید.

 

۲- پیشینه عناصر باغ

درخت و آب عناصر طبیعی هستند که در باغ اسلامی نقشی برجسته را به خود اختصاص داده‌اند. این دو عنصر در توصیفی که قرآن درباره بهشت دارد نیز نقشی موثر دارند. از این رو با بررسی اهمیت درخت و آب در فرهنگ‌های همجوار با محل پیدایش اسلام و اشاراتی که در کتب آسمانی پیش از قرآن آمده می‌توان به درک پیشینه این عناصر، خارج از فضای اسلام توفیق یافت. این مقایسه ما را در درک هرچه بیشتر معانی باغ ازلی کمک می‌نماید.

۱-۲- حضور درخت در فرهنگ خاورمیانه

درخت به تعبیری ترکیب آسمانی و زمین و آب و در مجموع، کل عالم عین است که حیات ساکن را درمقابل با آنچه در سنگ و موجودات جمود یافته است، متجلی می‌سازد (کوپر، ۱۳۷۹، ص۲۱۵). این نکته قابل ذکر است که درخت برای بسیاری از جوامع کهن نماد خدا و یا جایگاه ذاتی متافیزیکی بوده است و به علاوه در اندیشه آنان درخت همواره علت باروری، سرچشمه حکمت و دانش، نام میرایی و تجلی آسمان است (هال، ۱۳۸۰، ص۱۲۴).

درخت رسم شده بر مهره‌ای که از چغازنبیل بدست آمده است. تاجی پنج برگ به شکل بیضی نوکدار داشته و همین درخت بعدها در مفرغ‌های لرستان به صورت درختی با شاخ و برگ به شکل فرم‌های بیضی کنگره‌ای و نوکدار ظاهر می‌شود (پرادا، ۱۳۸۳، صص۴۹و ۵۵و ۹۸).

آشوریان درختانی را رسم کردند که شاخه‌هایش به گوی‌هایی پایان می‌پذیرفت (پرادا، ،۱۳۸۳، ص۵۵). این درختان با اندکی تفاوت در شکل ظاهری در بسیاری تمدن‌های دیگر خاورمیانه تکرار گردید.

درخت زندگی در بابل موسوم به اِآ یا یوکانو شاخه‌هایی از جواهر داشت، و خوردن میوه آن عمری جاودانه می بخشید (هال، ۱۳۸۳، ص۱۲۴).

سومریان نیز درخت را نماد نوسازی کیهان می‌دانستند که هفت شاخه آن هفت سیاره و هفت آسمان را نشان می‌دهد. آنان درخت و الهه مادر را در پیوندی متناظر می‌دیدند (پرادا، ۱۳۸۳، صص۱۱۱-۱۱۷). بعدها در نقوش زیویه درخت‌ها به جای ساقه از انوارهایی تشکیل و غنچه‌ها و شکوفه‌هایی با فرم‌های لبه گرد جایگزین خوشه خرما، گردیده و سرانجام به نظر می‌رسد که این درخت از تپه‌ای می روید (پرادا، ۱۳۸۳، صص۱۸۴-۱۸۷).
داستان پارسی آفرینش، مشی و مشیانه را به شکل دو درخت بهم پیوسته می‌انگارد که بعدها از آن دو انسان پدید می آید (فربود، ۱۳۸۱، ص۴۳). در اندیشه زروانی ایران، هئوما نام درخت رندگی‌ست که میوه آن، غذای بهشتیان بود. در مصر باستان اعتقاد بر این بود که مردگان پس از وفات به مزرعه‌ای پربرکت وارد می شوند (البرماله، ۱۳۳۲، ص۷۴).

درختان در قرآن و احادیث رسول و امامان نقش شاخصی دارند. خدا گاه در درختی خود را برانسان عرضه می‌دارد و تجلی ذات او درختی‌ست چونان که آتش گرفته باشد، به اطراف نور می‌افشاند و یا به درختان قسم می‌خورد(۴) که نشانه جایگاه رفیع این عنصر در نظام جهان بینی اسلامی است. از آن گذشته در متن قرآن به کرات از درختانی با نام‌هایی چون درخت خرما، زیتون، انگور، انار، انجیل، سدر، گز، درخت مسواک، حنا، نبات، خیار، و یا اقاقیا، درخت خردل، ریحان، طوبی، سدره‌المنتهی، زقوم و درختانی که تنها با نام شجره از آنها یاد شده بر می‌خوریم که نشانه‌ای از اهمیت عناصر سبز در کلام خدا دارد.(۵)

با توجه به مطالب بالا می‌توان به ارتباطی محکم بین ترسیم درخت و معنای الهی آن دست یافت که این پیوند از اولین نقوش انسانی تا امروز دیده می‌شود. از این رو درخت نشانه عروج به آسمان و نشانه‌ای از ارتباط با دنیای فرادین دارد. این گفته را می‌توان با تکامل درختان درکتیبه‌ها و پالوده شدن آن در دوران مختلف تا به امروز دید. بدین معنا که درخت به تدریج از الهه‌گان و ارباب انواع زمینی رسته و با عالم آسمان گره می‌خورد.

۲-۲- حضور آب در فرهنگ خاورمیانه

سومریان اولیه؛ باریدن باران را به دو خدای انلیل(خدای خدایان) و انکی(خدای آب و حکمت) منسوب می‌کردند (p:15 ,1969 ,kramer). در ایران باستان نیز آب پس از آسمان آفریده دوم از آفریدگان هفتگانه‌ای اورمزد (دادگی، ۱۳۶۹، فصل اول، بند۵۴) و اصل همه‌ی آفریدگان بجز تخمه‌ی مردمان و چارپایان پنداشته می شد(دادگی، ۱۳۶۹، فصل اول، بند۳). مصریان نیز با احترام از رود نیل به عنوان خدای هپی(۶) یاد می کنند(p:57-61, 1966, Griffiths).

در فرهنگ اسلامی با توجه به محیط خشک عربستان و حوادث مهم تاریخ اسلام بالاخص تاریخ شیعی، که با این عنصر گره خورده‌است، می‌توان حضور برجسته آب را در قرآن و ایجاد نشانه‌شناسی فرهنگ اسلامی دریافت. (۷) با توجه به نوشته‌های بالا می‌توان به‌وضوح دید که ارزش معنوی آب در میراث بشری چنان است که آن را به خدا و یا خدایانی بلند مرتبه مربوط می‌ساختند و خلقت جهان و حیات دنیوی و اخروی نیز ابتدا با آب گره می‌خورد.

 

۳- طبیعت و باغ در حکمت اسلامی

نظر هرتمدن نسبت به طبیعت، انعکاس برداشت و موضع آن تمدن درباره حقایق ملکوتی است (نصر، ۱۳۵۹، ص۱۵). در حکمت اسلامی در میان عناصر، ابتدا آتش و بعد به ترتیب هوا، آب، خاک، معادن، نبات و حیوان و آنگاه در آخر همه انسان آفریده شد. در این دیدگاه آسمان‌ها و زمین زنده‌اند و علم و اراده و قدرت داشته و حرکات آن‌ها ارادی است (نسفی، ۱۳۶۳، ص۶۲و۶۶) و انسان نیز که پس از آنان آفریده شده است، نقطه نهایت و نیز بدایت چرخه خلقت است و این چرخه دائم در حال بازگشت به نقطه آغازین است.(۸)
در باغ اسلامی عناصر و آیات خدا از آب، باد و خاک و آتش تا آسمان، زمین، درخت و ستارگان که در قرآن به عنوان آیات الهی نام برده شده‌اند و گرد هم آمده اند.(۹) با تفکّر در این نشانه‌هاست که آدمی به تکامل انسانی می‌رسد و باغ با گرد هم آوردن آن در محیطی محصور به جایی مناسب برای اندیشیدن در باب عوالم کبیر و صغیر مبدل می‌شود و می‌توان آن را با باغ دیگر فرهنگ‌ها مقایسه کرد تا به این گشایش ویژه بصیرت در باغ اسلامی دست یافت. باغ از منظر اسلامی؛ تمثیلی از بهشت است که در قرآن ۳۰بار از آن با توصیف «باغ‌هایی با نهرهای روان» مانند رودخانه آب و شیر و شراب پاک و عسل معرفی می‌کند (p:45 ,1987 ,Brooks). خداوند ساخت باغ در زمین هم به خود نسبت می‌دهد و انواع درختان حاصل تدبیر او در عالم است.(۱۰)

طبیعت باغ و تسلط عناصر تلطیف کننده‌ای مانند آب و درخت و آسمان، که در روایات به این خصیصه آنان اشاره شده است، در آن؛ انسان را از تحجر دنیوی رهایی داده و او را به نهاد و فطرت خود نزدیک می‌کند. چونانکه رفتن در باغ سلوک عارفانه‌ای است که با هر قدم انسان از صافی معنوی می‌گذرد و در انتها با رسیدن به مقام انتها جامه دنیا از تن می‌کند.

آنچه در باغ انسان‌ساز دیده می‌شود نشانه قدرتی است که خداوند به او داده و لذا با نشاندن درخت و نظاره آسمان و آیینه آن در آب است که می‌توان به قدرت برتر؛ توجه داشت و این همه انسان عارف را از کبر به خضوع می‌رساند. نشانه بودن عناصر تنها به کالبد آنان خلاصه نشده و روابط بین درختان و آب و خاک و گل، میان آب و آسمان و باد، بین کوشک، حوض، محور آب و سردر باغ، خود از نظم هستی و نسبت مخلوقات و خالق اشاره دارد.

خاک در خود جوهری دارد که با بذری که در آن می‌نهند می‌تواند بذر را به درختی تنومند مبدل ساخته و با آنکه پای بسته خاک است، اما سر بر آسمان دارد و هر لحظه به تکامل می‌رسد و سرانجام باز به خاک بر می‌گردد، هم معاد را در دنیای خاک نشان می‌دهد و هم نشانه معاد حقیقی آخرت است.(۱۱) درخت در فرهنگ و ادبیات اسلامی نمادی از حکمت خدا در خلقت بوده که هر برگ آن نشانه‌ای ازمعرفت و دانشی فوق بشری است.(۱۲)

هر درخت کتابخانه‌ای از معلومات و دانش‌های متعالی محسوب می‌شود. درخت نمونه کاملی از تجمیع وحدت و کثرت است. چنانکه از دانه‌ای درختی می‌روید؛ با شاخه‌ها و ریشه‌های فراوان که در پایان چرخه دوباره بوسیله دانه، میوه خود به زمین برمی‌گردد. در همین رابطه درخت سبز نماد بی مرگی و درخت برگ ریز نشانه تجدید حیات و چرخه مرگ و زندگی دنیوی است. از این دست در حکمت باغ سازی اسلامی طوبی نمونه ازلی‌ست از درخت چنار (p:46-47 ,1976 ,Hanaway) و سرو نیز نمایاشگر شعله جاودانی هستی است (کورکیان، ۱۳۷۷، ص۶۰).

باد یکی از آیات الهی است که علاوه بر آنکه آهنگ حیات را می‌نوازد، در تلطیف هوا نیز موثر است. باد با گشتن در باغ پیام باغ را به باغ دیگر می‌برد. باد، پیوند دهنده آب و درخت و همه عناصر باغ در یک آن به‌هم است و خنکای باغ را به جایی که از آن محروم است می‌برد.

نور در عرفان و متون اسلامی نشانه خدا(نور،آیه۳۵)، رسول الله(مائده،آیه۱۵و۱۳) و ائمه و اولیا(تغابن،آیه۸)، ایمان و سعادت(بقره، آیه۲۵۷)، هدایت وبصیرت(فاطر، آیه۱۹و۲۰) است.

سایه نیز نعمتی ست که در قرآن با عبارت «نعمتی بهشتی» آمده است. سایه در دنیا نشانه کرنش است و تمام مخلوقات در برابر نورالانوار بر اساس عبادت تکوینی، سایه برزمین می افکند تا فروتنی خود را نشان دهند (شوان، ۱۳۸۳، ص۳۳-۱۳۲).

لازم به ذکر است نور این جهان و سایه آن با مابه‌ازای آن در آخرت متفاوت است، زیرا در بهشت این سایه خود نوری است که از حضور در لوای رضایت خدا پدید می‌آید یعنی سایه آن از هیچ جهت دنیوی نیست.

بهشت زمینی در ساحت امور فسادپذیر است، ولی حیات باغ آسمانی در گرو نور فساد ناپذیری است که به واسطه قرب الهی است (شوان، ۱۳۸۳، ص۲۷۰). اما درختان بهشتی سایه خاکی ندارند زیرا این درختان نه در قسمت شرقی باغ هستند که خورشید برروی او افتد و نه در قسمت غربی.

 

قالی-باغ، شمال غربی کردستان، قرن ۱۸م – ماخذ: موزه هنری متروپولیتن، نیویورک.

 

هندسه باغی اسلامی مشتمل بردو محور عمود برهم است که در فرش‌های ایرانی نیز راه یافته است. در اندیشه کهن عالم وجود به چهار بخش که چهار رود آن را از هم مجزا می‌کردند تقسیم می‌شد(آذرپاد، ۱۳۷۲، ص۳۲). قالب هندسی از تسلط تفکر هندسی و تقارن جوی او حکایت می‌کند. این خرد ورزی ریاضی از دیرباز در معماری منظر بین‌النهرین و ایران جای خود را باز کرده است (زاهد زاهدانی، ۱۳۸۴:ص۲۱).

تضاد بین رشد ارگانیک درختان، بوته‌ها و گل‌ها درباغ با هندسه راست گوشه باغ، هندسه طبیعت را نشان می‌دهد و این نسبت‌ها به گونه‌ای است که با نشان دادن تسلط انسان(خلیفه‌الله) بر طبیعت هندسه را در باغ نشان می دهد (p:27 ,1968 ,Laurie). این مطلب نشانه توجه به انسان در طرح بندی‌ها و نمادپردازی هندسی آن است. ترکیب فوق را می‌توان به گونه‌ای دیگر در نقش گیاهان و زمینه هندسی کاشی‌کاری اسلامی نیز دید.

هندسه از ارگانیک گیاهان و اقلیدسی محورها نشانه هندسه حاکم بر عالم کبیره و انعکاسی از ذات خداوند و عدالت وی در جهان است (p:19 ,1987 ,Brooks). لذا در باغ اسلامی طبیعت حیات بخش (آب، باد، خاک) و طبیعت زنده (درخت، گل، سبزه) بر منظرسازی سنگی و مانند آن برتری داشته و در صورت درک صحیح ناظر و هنرمند از این مبانی و نشانه‌ها، می‌توان به وضوح جلوه بصری الهی مانند نظم، وحدت، تعادل و تذکر را در باغ مشاهده کرد.

 

۴- توصیفات قرآنی عناصر باغ بهشت

باغ آشکاری است که پنهان را امتداد داده و آن را باز می‌تاباند، همانطور که رنگین کمان نور بی رنگ را امتداد می‌دهد و باز می‌تاباند (شوان، ۱۳۸۳، ص۲۸۵).

از این رو بهشت انعکاس خداست، نه حجابی که او را بپوشاند. ملاصدرا این معنی را به گونه‌ای دیگر می‌گوید «لازم است که انتهای حوادث به حادثی باشد که ماهیت یا حقیقت آن، عین حدوث و تجدد باشد» (شیرازی، ۱۳۸۱، ص۹۴). انسان نیز پس از مرگ با پیوندی که با عقول و نفوس عالم علوی دارد، به مرتبه‌ای نائل شده و براساس آن یا به دوزخ می‌افتد یا در بهشت طبق میزان نیل به عالم کبیر به رضوان الهی دست می‌یابد (نسفی، ۱۳۶۳، صص۷۰-۷۳).

بهشت نخستین باغی بود مانند آنچه که خدا در معاد به آن اشاره دارد که درآن اندوهی نبود و خدا انسان را به باغبانی آن گماشت. خداوند به علت پشیمانی آدم از گناه اول؛ وی را به آن بهشت وعده داده و او را دوباره به آن بهشت رجعت می دهد. (۱۴) بهشت اخروی از آنرو کامل خوانده می‌شود که در زمینه‌های روانشناختی، بصری، شکل‌گیری و کارکرد، کامل است.

۱-۴- کلیات باغ بهشتی در قرآن

بهشت در قرآن با نام‌های مختلفی که اشاره به کیفیات مختلفی از باغ‌های بهشتی است معرفی می‌گردد. این اسامی هشتگانه عبارتند از فردوس، عدن، نعیم، دارالخلد، الماوی، الماوی، ادارالسّلام و علیون (کاشانی، ۱۳۴۴، ص۱۳۰).

در آیه۴۶ سوره الرّحمن خداوند دو بهشت (۱۵) را وعده می‌دهد که در باب چگونگی این دو بهشت تفاسیر مختلف ایراد شده است. بسیاری از تفاسیر بر دو جنبه بهشت چه از بُعد معنوی و چه بُعد بصری(دنیوی) اشاره دارند.

این دو بهشت جنّه عدن و جنّه النعیم نام داشته که یکی نشستن‌گاه اوست و دیگری جای همسران و خادمان وی است (بهشت بیرونی و اندرونی است). بعضی نیز این دو بهشت را یکی به آدمیان و دیگری را به پریان نسبت می دهند (المیبدی، ۱۳۵۷، صص۲۵-۴۲۶). بعضی دیگر می نویسند که منظور از دو بهشت، دو باغ است، یکی درون کوشک اصلی و دیگری که بیرون کوشک اصلی قرار دارد و بعضی دیگر گفته‌اند که معنایش این است که آخرت دو بهشت جدای از هم دارد، تا هرگاه آدمی از این بهشت خسته شد به آن بهشت دیگر رود تا لذتش به حد کمال برسد (مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۱۶۲). تفسیری دیگری نیز این دو بهشت را یکی بهشت جسمانی (بهشتی که با توصیفات نهرهایی که از زیر درختانش می‌گذرد و یا مانند آن توصیف شده) و یکی بهشت روحانی (به معنای رضای خداوند) معرفی می‌کند. این تعابیر در حقیقت از مقایسه آخرت با وضع دنیا ناشی شده است (طباطبایی، ۱۳۸۲، ص۱۸۴).

جای دیگر به جنس آن هم اشاره شده است: «ترسانندگان را چهار بهشت است: دو بهشت زرین و دو بهشت سیمین» (المیبدی، ۱۳۷۵، ص۴۳۵) (۱۶).

براساس سوره الرّحمن علاوه بر دو بهشت یاد شده، دو بهشت دیگر نیز وجود دارد که هر چند محتوا و نعمت‌هایی که درآن‌ها است شبیه دو بهشت اول است، ولی از نظر درجه فضل و شرف پایین‌تر از آن دو است. این دو بهشت مخصوص مؤمنینی است که درجه ایمانشان پایین‌تر از درجه ایمان اهل اخلاص است. بعضی از مفسرین این آیه را به نزدیکی دو بهشت اول معنا کرده‌اند، و اگر چنین باشد می‌توان چنین پنداشت که صاحبان این دو بهشت هم از آن صاحبان دو بهشت اول است (مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۱۷۵). علاوه بر این در آیه۷۰ سوره الرّحمن، اشاراتی به وجود بهشت‌های دیگری نیز وجود دارد.

پروفسور آنه ماری شیمل در ذیل شرح مفهوم چهارباغ، به سوره الرّحمن اشاره دارد و می‌نویسد: «در این سوره از دو نوع باغ، دو آبشار جاری و میوه‌هایی که از هر نوع دو گونه وجود دارد و الهاماتی این چنین سخن به میان آمده که از کلمات آغازین سوره اقتباس می‌شود و قوه تخیل ما به حیرت دچار شده» (p:18 ,1994 ,Schimmel).

ممکن است حرفی پُر بی‌راه نباشد که طرح مربعی و چهارگوش کوشک باغ‌های شاهی (که چهارباغ نامیده شده‌اند) را تقلیدی از این باغ‌های بهشت‌گونه بدانیم. این تقسیم بندی چهارخانه‌ای اکثرا در حول کاخ یا آرامگاهی ساخته می‌شدند که چهار آب‌راه به آن منتهی شده و با گذر این جریان آب از زیر آرامگاه، چنان می‌نمود که باغی بهشتی بر روی رودخانه‌ای بنا شده است.

ابن عربی نیز به بهشت دوگانه اشاره می‌کند. وی می‌گوید: «یکی از باغ‌ها مسکن کودکان خردسالی است که پیش از آنکه به سن تکلیف و بلوغ برسند از دنیا رفته‌اند و دومین باغ نیز مسکن مؤمنینی است که به علت سزای گناهانشان تا زمانیکه عقوبت به اتمام برسند و اجازه دخول به بهشت را دریافت کنند باید در انتظار بمانند. باغ دوم باغی‌ست بهشتی و حقیقی و جزای عمل خیر و عبودیت مومنین است. این باغ خود شامل ۸باغ دیگر است که هر کدام از این باغ‌ها دارای صد درجه است که به تناسب عمل خیری که مرد یا زنی در دنیا انجام می‌دهد به مرتبه‌ای از آن نائل می گردد» (ابن عربی، بی تا، ص۲۱).

یافتن مرکزیتی مانند مفهوم دنیوی، که بهشت برگِرد آن نظام یافته باشد مشکل است. این مسئله به علت قرارگیری عناصر تمرکزگرایی مانند: چشمه‌ها، حوض‌ها، قصرهاو… که عموماً هم ارزشی برای هرکدام می‌توان یافت، درکنار هم است. اما با این حال بعضی از احادیث به بهشتی در میانه بهشت‌های دیگر با نام فردوس اشاره می‌کند که مرتفع‌تر و در وسط بقیه جنات قرار دارد (الخزائی النیشابوری، ۱۳۷۶، ص۲۵). باغ فردوس از نظر وسعت بی حد و مرز بوده (آل عمران، آیه ۱۳۲) ولی دارای تشخصی است متفاوت با بهشت‌های دیگر و همینطور نیز در مورد باغ عدن (کاشانی، ۱۳۴۴، ج۵، ص۱۰۷).

به این ترتیب، وسعت یکی از خصوصیات مهم باغ بهشتی است (المجادله، آیه۱۱) از اینرو می‌توان حدس زد که در بهشت نباید مرکزیتی هندسی را جستجو کرد و تمرکز باغ بهشت در معانی مشترک و مرکزیتی معنوی ایجاد شده است. مرکزیت می‌تواند هم گره باشد و هم نشانه، اما در بهشت به علت ایجاد بصیرتی جامع به تمرکزی مانند این دنیا نیازی نیست. در منظر حسی بهشت، خطوط اصلی عمودی محسوب نمی‌شود زیرا نشانه عمودی نماد ارتباط با امر قدسی دور از دید است (نوربری شولتز، ۱۳۸۱، ص۴۴). در هر یک از دو جفت باغ بهشتی که در قرآن آمده است، تفکیک بین باغ عمودی و باغ افقی، تفکیک قابل قبولی است و بهشت دوم چیزی نیست غیر از خدا که آن گونه که نسبت به مرتبه مقصور خود را افشا می‌کند یا می‌نمایاند، نیست. از این رو باغ عمودی مقام وصال است و دو باغ فروردین بهشت روایتی سعیده است که سعادتی افقی را نشان می‌دهد(شوان، ۱۳۸۳: ص۲۹۳).

مطالب فوق اشاره به تفاوت عمده خصوصیات باغ بهشتی از ابعاد گستردگی، بهره‌ها، نظام مندی، کیفیت فضایی با نمونه دنیوی آن، داشته و در عین حال می‌توان بهشت را نمونه آمال و آرزوهای انسان برای زیستن در جهانی دیگر با مشابهات دنیای پیرامون خویش، البته بدون نقص‌های این دنیا، دانست. این نمود در تشابهات بسیار بین طبیعت مطلوب دنیا با باغ بهشتی دیده می‌شود.

۲-۴- آرامش و امنیت در باغ بهشتی

بهشت قرآنی محل استراحت و پذیرایی از خستگان راه دراز که به جایی برسند معرفی شده و این مهمانی مداوم و بی وقفه است (المعارج، آیه۳۵)، نمی‌توان بهشت و پذیرایی آن را مانند پذیرایی این دنیا مثال زد. از این رو رسیدن به معنی محکمی برای چگونگی این پذیرایی دور از دسترس است.(۱۷)

امام صادق(ع)، این پذیرایی را چنین وصف می‌کند که خدا اولیاء خود را در باغ انس خود وارد کرده است و در آن درخت‌های معرفت نشانده که ریشه‌هایشان استوار در سر آنها و شاخه‌هایشان بر افراشته در حضرت الهی است و آن‌ها هر زمان از این درختان میوه انس می‌چینند (نویا، ۱۳۷۳، ص۱۳۴).

این اقامت دائمی است و لذا به تناسب این اقامت ابدی، نیز بستری فراهم شده است. این باغ دارای سایه‌ای است ابدی که نه مانند سایه دنیا از قلّت نور است که خود سایه در اینجا نورست، نوری تلطیف شده از شعاع نورالانوار که اشاره به ذات باری تعالی دارد.(۱۸) فضایی با تأکید بر همراهی فرزندان همسران و والدین(الزخرف، آیه۷۰) آمده است.(۱۹) این رضامندی نقشی اساسی در باغ دارد چنانکه تمامی رنگ‌ها و توصیفات بهشتی بر این رضایت تاکید دارد.(۲۰)

بهشت دارای ۸ در است(۲۱) که فرشتگان از این درها به دیدار و پذیرایی مومنین می‌رسند. از این رو در بهشت ترس، عدم امنیت و مانند آن وجود ندارد.(۲۲) لذا بیهوده نیست اگر بپنداریم، این بهشت برخلاف باغ دنیوی، دیوار و یا حصار یا آنچه باعث عدم دسترسی به آن از سوی غیر باشد، داشته باشد. درهای این بهشت به روی مومنین باز است(ص، آیه ۵۰) و حصاری در این باغ دیده نمی شود.(۲۳) و درها نماد ورود به مکانی برتر می‌باشند.

۳-۴- آب و آب‌رسانی در باغ بهشت

تکرار گذر آب از زیر درختان بهشتی تصویری روشن را از پیوند این دو عنصر می‌دهد.(۲۴) باغ بهشتی برخلاف دنیا، از محدودیت آب و مشکلات باغ دنیوی، دور است.(۲۵) در مورد نحوه آبرسانی و چرخش آب نمی‌توان نظر قاطعی داد. اگر آنگونه که چرخش آب را کنار درختان آن مانند دنیا بدانیم، که از کنار درخت عبور می‌کند و آن‌را برای قصرها و کاخ و کوشک‌های بهشتی نیز تعمیم دهیم، می‌توان به نتیجه مشابهی رسید و آن گردش آب حول کوشک‌ها است(المرسلات، آیه۴۱). اما اگر محور درخت و کوشک را به موازات هم نبینیم، عبارت «گذر آب از زیر غرفه ها و قصرها» (۲۶) را می‌توان به این معنا یافت که آب به وسیله منافذی از کوشک عبور می‌کند که آنجا یا در حوض‌هایی چرخیده و خارج می‌شود و با عبور از کوشک راه خود را به باقی باغ می‌گشاید. این تصویر اصل باغ سازی ایرانی را تشکیل می دهد (انصاری، ۱۳۸۶، ص۴۸-۳۹).

مومنین در حالی که با لباس‌هایی سبز رنگ بر تخت‌هایی تکیه داده‌اند، به تماشای آب و بهشت مشغولند.(۲۷) در آیه۵۰ سوره الرحمن به دو چشمه اشاره می‌شود که یکی از این چشمه‌ها التسنیم و دیگری السلسبیل نام دارد، یکی از آب غیر آسن(۲۸) و عسل مصفی(۲۹) و دیگری از شرابی پاک است(۳۰) کوهی از مسک سرچشمه می‌گیرد. آب این چشمه‌ها هیچگاه قطع یا کم نمی‌شود (مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۱۶۴). این دو چشمه نیز بر طبق سابق می‌تواند یکی معنوی(چشمه معرفت) و دیگری مادی(چشمه‌های شیر، عسل، شراب و آب) باشد. برخی این چشمه‌ها را به تجلی صفات و بهشت را به مشاهده ذات تعبیر کرده‌اند(ابن کثیر، ۱۴۲۰هجری، ص۴۷۱-۴۷۴). همچنین در آیه۶۶ سوره الرّحمن به دو چشمه دارای فواره‌هایی که آب آن‌ها به شدت می‌جوشد، اشاره شده است. علاوه بر آن کلماتی مانند کوثر نیز بر حوض‌های مختلفی در بهشت دلالت دارد (کوثر، آیه۱).

آبشارها و آبشره‌ها در باغ بهشتی در سوره واقعه در آیات۳۰و۳۱ مورد اشاره قرار گرفته‌اند. مجموعه این مطالب به تنوع جنس و شکل آب در بهشت مانند نهر، فواره، چشمه، حوض اشاره دارد.

۴-۴- درخت در باغ بهشتی

همانگونه که یاد شد درخت در قرآن به کرات آمده است. درخت در باغ نخستین نقشی عمده داشته و وسیله امتحان انسان می شود.(۳۱) خداوند کلام خود را به درخت شبیه می‌سازد(ابراهیم، آیه۲۴و ۲۶)، به شکل درختی متجلی شده(القصص، آیه ۳۰)، درخت را به عنوان نشانه معرفی کرده(الفتح، آیه ۱۸) و به درخت قسم می‌خورد. اما درختانی که در باغ بهشتی ذکر شده‌اند، توصیفاتی ویژه داشته که از دیگر درختان متمایز می‌گردند. درختان عمده‌ای که ذکر شده است درختانی چون سدرالمنتهی، طوبی، انگور و… است که نشانه اهمیت مثمر بودن درختان باغ بهشت است.(۳۲) درختان بهشتی عمدتاً درختان میوه مختلف و با شاخه‌های همواره نرم و جوان هستند. این درختان انبوه(عبس، آیه۳۰) و شاخ و برگ فراوان دارند(مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۶۳و ۱۶۴).

در آیه۵۴ سوره الرّحمن کلمه «جنی» به معنی میوه رسیده‌ای که وقت چیدنش شده باشد و کلمه «دان» به معنی نزدیکی است و معنای آیه اینست که میوه های چیدنی درختان بهشتی نزدیک و در دسترس است(طباطبایی، ۱۳۸۲، ص۱۸۵). در آیه۶۴ سوره الرحمن کلمه «ادهیمام» از واژه «دهمه» به معنی سبزپررنگ است، به طوری که از شدت سبزی رنگش متمایل به سیاهی شده باشد.(۳۳) در این جمله در وصف دو بهشت مذکور می فرماید: «آنقدر سبز است سبزی و غرور درختانش به نهایت رسیده و برگ‌ها متمایل به سیاهی شد. این رنگ نشانه طراوت و خرمی گیاهان و درختان بهشت است(مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۱۷۷و۱۷۶).

درخت میوه در آیه۶۸ سوره الرّحمن، درخت خرما(۳۴) و درخت انار(۳۵) بوده و منظور از این آیه گستردگی این باغ و نیز شرایط خاص آنکه برخلاف درختان و اقلیم زمین انواع درختان در آن به بار می‌نشینند، می‌باشد. سایه این درختان قطع نمی‌شود زیرا سایه بهشت چون سایه دنیا نیست که وابسته به طلوع و غروب آفتاب باشد(البیضاوی، بی تا، ص۴۹۴-۴۹۸).

سایه اشاره به استراحت دائمی بهشتیان نیز دارد(برسوی، بی تا، ص۱۵۴). درکتاب صحاح درباره آیه۷۶ سوره الرحمن می‌گوید: کلمه «رفرف» به معنی برگ‌های گسترده درختان و نیز پارچه سبزی و رنگارنگی است که با آن درختان انار و خرما، عبارات سدر مخضود(۳۶) و طلح منضود(۳۷) در آیات۲۸و۲۹ سوره واقعه اهمیّت مثمر بودن درختان را یادآور می شود.

بعضی از درختان بهشتی مانند سدرهالمنتهی و طوبی از سایرین شریف‌تر تلقی گردیده و حتی کاشت طوبی را با دستان خدا در روایتی می‌توان دید که اشاره به برتری این درخت دارد (الشریف، ۱۳۶۳، ص۵۹۸).

۵-۴- کوشک و فضای نشستن در باغ قرآنی

در قرآن فضاهای سکونتی بهشتیان را با کلماتی مانند قصر، خانه، غرفه، خیمه و تخت می‌توان دید که هر کدام به کیفیتی از فضای بهشتی اشاره دارد.

در آیه۵۴ سوره الرحمن علاوه بر اشاره به امنیت روحی و آرامش خاطر بهشتیان، به محل نشستن آنان نیز می‌پردازد. در قرآن از تخت‌هایی چون ارائک(تخت‌های سایبان دار) (۳۸)  و سریر(تخت‌های بی سایبان) یاد می‌شود (مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۱۶۶-۱۶۵).

خدا برای بهشتیان خانه‎ها و قصرهایی(۳۹) را فراهم آورده است.(۴۰) این خانه‌ها درنهایت پاکیزگی و زیبایی هستند.(۴۱) خیمه‌های بهشت از نظر وسعت، گستردگی و زیبایی با خیمه‌های دنیا قابل مقایسه نیستند. البته معنی کلمه «خیمه» به خیمه‌های پارچه‌ای محدود نبوده و به خانه‌های چوبی و هر خانه مدوری نیز اطلاق می‌شود و به خانه‌ای گفته می‌شود که از سنگ و مانند آن ساخته نشده باشد(مکارم شیرازی، ۱۳۸۵، ص۱۸۳-۱۸۴).

غرفه‌های بهشتی در بالاترین نقاط بهشت و به صورتی بوده که رودهای چهارگانه از زیر آن‌ها عبور می‌کند (الخزائی النیشابوری، ۱۳۷۶، ص۲۹۲). این غرفه‌ها، کوشک‌هایی چند طبقه(۴۲) بوده که با داشتن ارتفاعی زیاد علاوه بر ایجاد منظرگاهی مناسب خصوصیاتی مانند امنیّت(سبا، آیه۳۷) و بهره‌مندی از خنکایی محیط را به همراه دارد.

 

۵- نتیجه گیری

اهمیت عناصر طبیعی در دین اسلام همچون سایر تمدن‌های گذشته مورد تأکید قرار می‌گیرد و این عناصر مادی، معنایی فراتر یافته و به عنوان پاداش انسان نیکوکار در قالب باغی ابدی قرار داده می‌شود.

باغ قرآنی در دو سطح جزئیات و کلیات مورد اشاره واقع شده است. کلیات موضوع، چهار باغ بزرگ را یادآور می‌شود که در هر کدام از این باغات، باغاتی کوچک‌تر قرار دارند. تعداد کلی باغات چهارگانه و باغات کوچک تر یادآور طرح ۴باغ و مدوله شدن آن در باغچه‌های کوچک‌تر است که می‌توان نمونه آن را در طرح بندی باغاتی مانند باغ-مزار تاج محل دید.

در باغ قرآنی از عناصری مانند درخت، چشمه، نهر، فواره، کوشک، صفه و تخت‌های سایبان‌دار نام برده شده است.

درختان باغ براساس نوع در جاهای متفاوت قرار داده می‌شود. سدرهالمنتهی در مرزهای بهشت و طوبی چونان چتری تمام بهشت را پوشش می‌دهد. درختان مثمر نیز بیشترین حضور را در این باغ دارند.

عنصر آب در قالب چشمه، جوی آب(نهر) و فواره ذکر شده است که دو چشمه عمده در باغ و نهرهای مربوط به آن می‌تواند طرح کلی آب رسانی دو جوی موازی را یادآور شود.

کوشک‌ها نیز بر صفه‌هایی قرار داده شده‌اند تا هم بر کوشک تاکید شود و هم بهشتیان بر آن نظاره باغ بنشینند. همنشینی آب و کوشک براساس متن، در حالات مختلف می‌تواند تصور شود، اما براساس آیات، بهترین گزینه می‌تواند عبور آب از سطوح زیرین کوشک باشد (شکل شماره ۲).

طرح بندی آب و کوشک بر اساس باغ قرآنی.

 

 

طرح بندی چهارباغ قرآنی و باغ‌های کوچکتر.

 

شکل کلی باغ و باغات کوچکتر ۸تایی را می توان براساس مطالب فوق و بالاخص تفسیر ابن عربی به صورت شکل شماره۳ تصور کرد.

درباره موقعیت دو چشمه ذکر شده و یا جای دقیق کوشک در باغ نتیجه مورد قبولی حاصل نگردید. اما در هر حال می‌توان به مشابهت‌هایی میان باغی که در قرآن ذکر شده یا باغاتی که بعدها در سراسر جهان اسلام بوجود آمد اشاره نمود.

با توجّه به تفاسیری که در این باب آمده می‌توان به چهار چوبی کلی برای باغ بهشتی رسید که فارغ از تفاسیری که به کالبد این بهشت توجّه ندارند، شکل بهشت باغی‌ست بی حصار و بی انتها که ساکنین آن در آرامشی ابدی، از سایه دائمی برخوردارند و تمام آن موهبتی که در دنیا از آن دور بوده‌اند را یکجا در دست دارند. این آرامش در قالب باغی گردآوری شده است که متضاد با آن‌را در جهنم نیز با نشانه‌های باغی که درخت زقوم در آن می روید، می‌توان دید.

تشبیهات قرآن از باغ بهشتی، کمالی از آرزوی دائم بشر برای زیستن در طبیعتی است که در آن با آرامش زندگی کند و دور از انتظار نیست که انسان آرامش را در باغی پس از مرگ بیاید. این باغ با آنکه بسیار به باغ دنیا تشبیه است ولی با توجه به خصوصیات آنکه خود را از ساخته بشری فراتر کرده، می‌تواند به عنوان این الگوی الهی که بشر سعی در رسیدن به آن را دارد مورد توجه قرار گیرد.

این الگوی معنوی، جایی که خداوند برای انسان‌های پاک به عنوان بهترین پاداش در نظر گرفته است، ذهن طراحان را نسبت به ایجاد و طراحی چنین عناصری در منظر و باغ اسلامی سوق داده است.

 

پی نوشت‌ها

۱- دانشیار دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس
۲- استادیار دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس
۳- کارشناس ارشد معماری دانشگاه تربیت مدرس
۴- (وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ) (قرآن کریم، تین/۲و۱)
۵- در قرآن ۲۷ بار از کلمه درخت یاد شده است (المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل مورد فوق)
۶-Hapy
۷-در قرآن ۶۴ بار از کلمه آب یادشده است(المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل مورد فوق)
۸- (حج/۵) (یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلاَ یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ)
۹- (بقره/۱۶۴) (إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّهٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَ السَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ)
۱۰- (الانعام/۱۴۱) (وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشَابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَ لاَ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ)
۱۱- «ملکوت خدا در دورن شماست» لوقا، باب هفدهم، آیه۳۱
۱۲- برگ درختان سبز در نظر هوشیار/هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(سعدی)
۱۳- نبی چون آفتاب آمد ولی/ماه مقابل گردد اندر «لی مع الله»(شبستری)
۱۴- خداوند به او وعده داد که به جنتی که درآنجا بود. رجعت داده خواهد شد. لیکن تا زمانی که به آن حجت برگردانیده شود بجایی فرستاده می‌شود که در آنجا کار کند و وسایل زندگی خود را فراهم نماید و در آنجا، تبار او متعدد شوند و رو به افزایش بروند. (نهج البلاغه، خطبه۰۰۱- آغاز آفرینش آسمان و …)
۱۵- بهشت از کلمه وهشتوه پهلوی بمعنی کامل و بهترین مکان مشتق شده است (فرهنگ فارسی معین ذیل کلمه بهشت). ونیز به معنی جهان خوشتر و نیکوتر آمده (حاشیه برهان قاطع، محمدمعین)
۱۶- قال رسول الله(ص) «جنتان من قضه آتینهما و ما فیها و جنتان من ذهب آتینهما و ما فیها و ما بینهم و بین ان ینظروا الی ربهم الا رداء الکبریا علی وجهه فی جنه عدن» (المنثور ج۶، ص۱۴۶)
۱۷- (آل عمران- ۱۹۸) (لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرَارِ)
۱۸- (النسا/۵۷) (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلاً)
۱۹- (الرعد/۲۳) (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلاَئِکَهُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ)
۲۰- (المائده/۱۱۹) (قَالَ اللَّهُ هذَا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ)
۲۱- هشت جنت را ز رحمت هشت در… (مثنوی معنوی مولوی، ۲-۴۲۶-۱۲)
۲۲- (الحجر/۴۶) (ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ)
۲۳- (ص/۵۰) (جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَهً لَهُمُ الْأَبْوَابُ)
۲۴- (البینه/۸) (جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ)
۲۵- (النحل/۳۱) (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ)
۲۶- (الاعراف/۴۳) (وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لاَ أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّهُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) و نیز (یونس/۹)، (العنکبوت/۵۸)، (الکهف/۳۱)
۲۷- (الکهف/۳۱) (أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیَاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً)
۲۸- آبی غیرمتغیر که مزه آن نگردد و بوی آن نگندد.
۲۹- شهدی که در آن موم و فضلات مگس نباشد.
۳۰- امام باقر از پیامبر روایت می‌کند که: لمادخلت الجنّه رایت فی الجنّه شجره طوبی و یجری نهر فی اصل تلک شجره یتفجر منه الانهار نهرمن ماء غیر آسن و نهرم ن لبن لم یتغیر طعمه و نهر من خمر لذه للشاربین و نهرمن عسل مصفی (الصافی، آیات الولایه،۱-۲۶۴)
۳۱- (الاعراف/۱۹) (وَ یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ)
۳۲- (النبا/۳۲) (حَدَائِقَ وَ أَعْنَاباً)
۳۳- شاید در فارسی بتوان رنگ یشمی را مصداق آن دانست.
۳۴- درختی که برای تمثیل کلمه طیبه آمده است(علّامه مجلسی، ۱۳۸۶، ۴-۵۵۹)
۳۵- رسول الله از انار به سیدالفاکهه یاد کرده است(ابوالفتوح رازی، ص۱۶۲)
۳۶- درختان سدر پر میوه بی خار
۳۷- درختان موز پر برگ سایه دار که میوه‌هایشان از پایین تا بالا بر روی هم چیده شده باشد.
۳۸- (مطففین/۳۵) (عَلَى الْأَرَائِکِ یَنْظُرُونَ )
۳۹- (الفرقان/۱۰) (تَبَارَکَ الَّذِی إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَکَ خَیْراً مِنْ ذلِکَ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ یَجْعَلْ لَکَ قُصُوراً)
۴۰- «در خانه پدر آسمانی‌ام عمارت بسیاری هست» (انجیل یوحنا، باب چهارم، آیه۲)
۴۱- (التوبه/۷۲) (وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ)
۴۲- (زمر/۲۰) (لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّهٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لاَ یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ)

 

منابع

۱- کوپر، جی، سی، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ملیحه کرباسیان، تهران، ۱۳۷۹٫
۲- هال، جیمز، فرهنگ نگاره ای نمادها در هنر شرق و غرب، رقیه بهزادی، فرهنگ معاصر، تهران، ۱۳۸۰٫
۳- پرادا، ایدت، هنرایران باستان، یوسف مجید زاده، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۸۳٫
۴- فربود، فریناز، محمود طاووسی، بررسی تطبیقی مفهوم نمادین درخت در ایران، فصلنامه مدرس هنر، دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس، دوره اول شماره دوم. ۱۳۸۱٫
۵- آلبرماله، ایزاک، تاریخ ملل شرق و یونان، عبدالحسین خان هژیر، چ اول، تهران، انتشارات کمسیون معارف، ۱۳۳۲٫
۶- عبدالباقی محمد فواد، المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم، چ۶، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۱٫
۷- Kramer,S.N, the Sacred Marriage Rite Bloomington: Indiana University.1969.
۸- دادگی، فرنبغ، بن دهش، مهردادبهار، انتشارات توس، ۱۳۶۹٫
۹- سعدی، بوستان سعدی، روزنه، تهران، ۱۳۸۶٫
۱۰- Griffiths,J.Gwyn,Hecataeus and Herosotus on a Gift of the River, Journal of near Eastern Studies1966.
۱۱- Baly, Denis and A.D. Tushingham, Atlas of the Biblical World (New york: The World Pub,1971.
۱۲- شوان، فریتوف، اسلام و حکمت خالده، فروزان راسخی، هرمس، چ اول، ۱۳۸۳٫
۱۳- نصر، سیدحسین، نظر متفکّران اسلامی در مورد طبیعت، خوارزمی، تهران، ۱۳۵۹٫
۱۴- نسفی، شیخ عزیزالدین، زبده الحقائق، ناصری، حق ورودی، تهران، طهوری، چاپ اول، ۱۳۶۳٫
۱۵- Brooks,John,Weidenfeld and Nicolson, Garden of paradise, the History and Design of the Grate Islamic Garden, lodon،۱۹۷۸٫
۱۶- المیبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار وعده الابرار، به سعی و اهتمام علی اصغر حکمت، جلد نهم، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵٫
۱۷- the Hanaeay Je W.L Terrestrial Garden,Colloquium, Washington D.C , Dumbarton Oaks.1976.
۱۸- کورکیان، ا.م، باغهای خیال، پرویز مرزبان، نشر فرزان، تهران، ۱۳۷۷٫
۱۹- شبستری، محمودبن عبدالکریم، گلشن راز، جواد نوربخش، تهران، انتشارات یلدا، قلم، ۱۳۸۴٫
۲۰- Stuart, C.M.V,Gardens of The Great Mughals, London, Adam and harles Black, Soho Square, 1913.
۲۱- Marcus, Margaret, the Romantic Garden in Persia, the Journal of Aesthetics and Art Criticism, Vol.5, No.3.(Mar.,1947).
۲۲- قرآن، ترجمه: مهدی الهی قمشه ای، موسسه الهادی، مرکز چاپ و نشر قرآن کریم، ۱۳۸۴٫
۲۳- آذرپاد، حسن، حشمتی رضوی، فضل الله، فرشنامه، ایران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۲٫
۲۴- زاهدزاهدانی، مهدی، باغ های ایرانی الگویی جهت طراحی محیط، جلوه هنر، شماره۹و۸٫
۲۵- نهج البلاغه، گردآوری سیدرضی، ترجمه: سیدجعفر شهیدی، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷٫
۲۶- معین، محمد، حاشیه برهان، قاطع، امیرکبیر، تهران: ۱۳۶۱٫
۲۷- جلال الدین السیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، الدر المنثور فی التاویل بالماثور، ج۶، دارالفکر، بیروت، ۱۹۹۳٫
۲۸- بلخی رومی مولوی، جلال الدین محمدمثنوی معنوی، ناشر روزنه، چاپ سوم، ۱۳۸۲٫
۲۹- محمدبن مرتضی، ملّامحسن، الصافی فی تفسیر القرآن، آیاتالولایه، بیروت. بی تا.
۳۰- Laurie, Michael, an Introduction to Landscape Architecture, Elsevier Publishing Company,1986.
۳۱- مطهری، مرتضی، مقدّمه و پاورقی اصول فلسفه و روش رئالیسم، سیدمحمدحسن طباطبایی، صدرا، قم، ۱۳۷۱٫
۳۲- اسدی رازی، نجم الدین ابوبکر محمدبن شاهاور، منارات السائرین، عاصم الکیالی، دارالکتب العلمیه، ۱۳۸۴٫
۳۳- شیرازی، صدرالدین محمدبن ابراهیم، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه،تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱٫
۳۴- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵٫
۳۵- طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، جلد۱۹، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۲٫
۳۶- Schimmel, Annemarie,the Empire of the Great Mughals: History, Art and Culture,Reaktion Books, 1994.
۳۷- ابن عربی، محی الدین، الفتوحات المکیه، داراحیا التراث العربی، بی تا.
۳۸- البقلی الشیرازی، ابومحمّدابی نصر، عرائس البیان فی حقائق القرآن، ۱۰۸۳ه.
۳۹- نویا، پل، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، اسماعیل سعادت، چ اول، مرکز جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳٫
۴۰- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، دار طیبه ی النشر التوزیع، ۱۴۲۰ه.
۴۱- مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، ج۶۶، کتابچی، ۱۳۸۶٫
۴۲- انصاری مجتبی، باغ ایرانی تمثیلی از بهشت، با تاکید بر ارزشهای باغ ایرانی دوران صفوی، نشریه هنرهای زیبا، شماره ۲۹، بهار ۱۳۸۶٫
۴۳- مسلم، الصحیح، تحقیق محمد فواد عبدالباقی، قاهره، بی نا، ج۱، ۱۳۷۴٫
۴۴- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، محمدتقی و جمعی از مترجمین، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۱٫
۴۵- کاشانی، ملا فتح الله، نهج الصادقین، نشر اسلامیه، تهران، ۱۳۴۴٫
۴۶- البیضاوی ابوالحسن علی بن محمد، لباب التاویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر، بی تا.
۴۷- بروسوی، اسماعیل، روح البیان فی تفسیر القرآن، دارالفکر، بی تا.
۴۸- الشریف اللاهیجی، بهاء الدین، تفسیر شریف لاهیجی، انتشارات علمی، تهران، ۱۲۶۳٫
۴۹- نوربری شولتز، کریستیان، مفهوم سکونت، آزاد محمود امیر یار احمدی، تهران، آگه، ۱۳۸۱٫
۵۰- الخزائی النیشابوری، روض البیان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۶٫
منبع مقاله :
(۱۳۸۷)، مجموعه مقالات قرآن و علوم روز(قرآن و هنر(۲))، مشهد: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه- شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول

 

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *