مرداد ۲, ۱۴۰۳

نماد پردازی عدد و شکل در معماری

اعداد در معماری به طرق گوناگون کاربرد می‌یابند و در متعالی‌ترین شکل، کاربردی نمادین داشته و دارند. نماد، جانشین رمزآلود یک مفهوم و تصویر است که به صورت ناخودآگاه درک می‌شود.

 

عدد صفر

عدد صفر در میان رشته اعداد با آنکه اکنون در ریاضیات، نخستین عدد به شمار می‌رود، ولی به گواهی تاریخ پیشینه‌ای کوتاه‌تر از دیگر اعداد دارد [۵]. زیگفرید هونکه در این باره می‌نویسد: «رقم صفر در حدود ۴۰۰ میلادی به گونه عددی مستقل که پُر کننده جای خالی بود در نوشته‌های هندیان ظاهر گردید، آنان برای نشان دادن جای خالی یک عدد نمادی به‌صورت یک دایره یا نقطه بکار بردند.» [۱]

این عدد تخم کیهانی و دارای ماهیت دوگانه است و تمامیت را نشان می‌دهد. شکل آن به صورت دایره میان تهی، هم پوچی و هم تمامیت زندگی را، در دایره نشان می‌دهد [۲].

 

تناظر عدد یک / نقطه

عدد یک به گفته اردلان متناظر با نقطه در هندسه است و به صفات خالق اشاره دارد ( اردلان، ۱۳۸۰، ۲۶). اردلان چهار صفات متناظر یک و نقطه آورده که صفات الهی است: واحد، ازلی، ثابت و سرمدی. اگر اهل تأویل باشیم، برخی از صفاتی که آیت الهی برای نقطه برمی‌شمرد را می‌توان به این صفات نزدیک تصور کرد. عدد ۱، نقطه را پدید می‌آورد، ۲ خط را، ۳ مثلث را، این مفاهیم صُور، که جنبه ایستایی هندسه‌اند، ذهن فکور را از محسوس به معقول، از ظاهر به باطن صورت، رهنمون می‌شوند [۳].

تصور واحد با آنکه به ریاضیات کهن نظم می‌داده، ولی در همان آغاز آفرینش، واحد به دو تقسیم شده است و سیستم عدد با دو آغاز می‌شود، زیرا که جهان پُر است از پدیده‌های متضاد دوتایی، عدد یک هم فقط از طریق عدد دو قابل تعیین است، تعدد است که واحد را معلوم می‌کند [۴].

واحد، ممکن است غیر قابل درک باشد، با این همه تجربه معنوی و منطق، ما را وادار کرده که آن را در آغاز رشته اعداد جای دهیم. واحد یک مفهوم فلسفی و تجربه رمزی است که با زبان ریاضی نیز بیان شدنی می‌باشد. به هر حال تفکر غربی، از ترتیب شناخت یک مفهوم فراگویا و راز ناشناخته‌ای که به مثابه نخستین اصل آن است، صرفنظر کرده است [۴].

 

تناظر عدد دو / خط

عدد دو، نماد کثرت است و در هندسه متناظر با خط است، به گفته لولر: «از دیدگاه طبیعی و مابعدالطبیعی، نمی‌توان عدد دو را از روی هم گذاردن دو یک بدست آورد. برای اینکه دو یک نمی‌تواند وجود داشته باشد. یک در معنا مفرد است و یگانه است و بنابراین جامع و کل نیز هست. واحد به عنوان نماد کامل خداوند، خود را از درون خویشتن تقسیم می‌کند. با این که آفریننده یکتاست و آفریده بسیار، واحد با تقسیم در خود می‌تواند از نظر هندسی با طریق مختلفی خود را بنماید.» [۴]

اردلان در جدول خود عدد ۲ را متناظر با خط دانسته و نیز «عقل الهی» با صفات فطری و اکتسابی [۳].

 

تناظر عدد سه / مثلث

عدد سه با مثلث تناظر دارد و می‌تواند یک سطح را پدید آورد. این عدد با نفس و سه صفت نباتی، حیوانی و عقلانی معرفی شده است [۳]. اردلان می‌نویسد: «در پیدایش نقاط یا خطوط از عدد (۱)‌‌‌‌‌، مثلث نخستین صورتی است که فضا را در میان می‌گیرد. نماینده عمل عقل (۲) است روی نفس (۳) و از این رو حرکت عقل را در سیرهای نزولی، عرضی یا عروجی به وقوع می‌رساند. از آن‌جا که عقل (یا قلم) در حد عنصر مذکر فاعلی و نفس (یا طرح) در حد عنصر مونث انفعالی، نماینده گونه‌ای دو نمودی واحدند، آمیزش و نمره آن دو –ماده- هماهنگی عالم را تشکیل می‌دهند و از آن‌جا که عقل، سرتاسر عالم را به سیر فرو می‌گیرد، صورت نمادین مثلث، انتقال‌گاه و پیوند میان آسمان و زمین می‌گردد.» [۳]

این عدد نخستین عددی است که کلمه «همه» به آن اطلاق می‌شود. در سنت‌های ایرانی عدد سه اغلب دارای شخصیت‌های جادویی-مذهبی است. این عدد را در سه جمله رمز دین باستان ایران می‌بینیم: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک. این سه به معنای سه منجی هستند [۲]. نمونه کاربرد این عدد در تالار ورودی تخت جمشید مشاهده می‌شود.

 

تناظر عدد چهار / مربع

عدد چهار متانظر با مربع در هندسه شمرده شده و در جدول اردلان، برابر با عالم ماده و صفات اصلی، جسمانی است. همچنین طبایع چهارگانه و نیز جهات چهارگانه، چهار باد، شکل‌های چهارگانه ماه، چهار مربع عالم، چهار فصل، چهار دروازه منتهی به بهشت (دو دروازه اعتدال شب و روز و دو دروازه انقلاب زمستانی و تابستانی) و تقسیمات چهارگانه اصلی روز متناظر هم شمرده شده‌اند. اردلان می‌نویسد: «در تصاعد هندسی فیثاغورسی نقطه‌ها از ۱، عدد ۴ اولین مجسمات می‌گردد که همان چهار وجهی (هرم) یا نخستین چند ضلعی ساختمانی باشد. چهار وجهی، از حیث توان ایستادگی برابر نیروهای برونی از همه جهات، مستحکم‌ترین مجسمات است. مربع در حد ۴ یا مکعب در حد ۶، ایستاترین و بی‌جنبش‌ترین شکل‌ها و نماینده متجسم‌ترین و ثابت‌ترین جنبه خلقت است. مکعب، از این روی رمز یا نمادی به شمار می‌رود که در مقام تفصیل به زمین و در مقام اجمال، به آدمی اشارت دارد. مکعب انسان بازخودی نمادین است از ویژگی‌های ظاهر او.» [۳]

انسان برای شکل دادن به زمین، مکان و پس از آن فضا، از نوعی تقسیم‌بندی ساده هندسی با کاربرد عدد نمادین چهار استفاده کرد. چهار یعنی کلیت، تمامیت، کمال، یکپارچگی، زمین، نظم، عقل، نسبیت [۲]. پلان کاخ آپادانا در تخت جمشید دارای یکی از عالی‌ترین جلوه‌های طرح‌های چهارتایی است. از جمله نمونه‌های استفاده از این عدد را می‌توان این‌گونه برشمرد: ۱-چهار باغ ۲-چهار طاق ۳-چهار ایوان (برون‌گرا و درون‌گرا) ۴-اتاق چهار گوش ۵-گنبد در زمینه چهار گوش ۶-چهار صفحه ۷-چهار سو.

 

تناضر عدد پنج

عدد مدور پنج، از چلیپا و مرکز پدید آمده که از نظر هندسی، چلیپا موجد دایره است. یا کره که کامل‌ترین شکل‌هاست و نمادی از سبکی و تحرک روح. از جمله نمونه‌های چلیپا می‌توان به چلیپا در تپه موسیان و تل بکون فارس اشاره کرد [۳].

ریشه مربع ۵ دو جهان بالایی و پایینی، یعنی جهان روحانی و جهان جسمانی را که به وسیله مربع ۵ نشان داده می‌شود و ما کلیه این اشکال ناپیوسته یا اصل‌های واسطه‌ای بین این نهایت‌های کیهانی را به عنوان «اصل عیسایی» مد نظر قرار می‌دهیم. نسبتی است که راه را برای اصل نسبت‌هایی که تناسب زرین خوانده می‌شوند، باز می‌کند. تناسب زرین مجموعه‌ای از نمادها را به‌وجود می‌آورد که به وسیله فلاسفه افلاطونی، به عنوان تأییدی بر آرمان‌ الهی یا عشق جهانی کاربرد داشته است. از طریق این تقسیم زرین است که می‌توانیم در این نکته تأمل کنیم که خالق، بذر بازپیدایی را کاشت، تا قلمروهای مرگ پذیر ثنویت و آشفتگی را به تصویر خدا بکشاند [۴].

با پیوند پنج رأس پنج ضلعی، ستاره پنج پر پدید می‌آید، از پیوند بعدی نقطه‌های ستاره‌، پیچ گوشه‌ها و ستاره‌های دیگری به دست می‌آید که با هماهنگی رو به کوچکی می‌گذارند. مجموعه با تناسبی که بدین شکل پدید می‌آید، چیزی است که به عنوان تناسب طلایی به آن اشاره می‌کنند. بسا فرهنگ‌ها که این نظام را به کار گرفته‌اند و این نظام دستگاه تناسبی را تشکیل می‌دهد که در بنای گنبد خانه کوچک و کامل مسجد جامع اصفهان به کار آمده است [۳].

 

تناظر عدد شش / شش ضلعی

عدد ۶ در هندسه متناظر شش ضلعی است که نخستین شکل کامل است، در احجام، مکعب را می‌سازد که ایستاترین و بی‌جنبش‌ترین شکل‌هاست و نماینده ثابت‌ترین جنبه خلقت، یعنی زمین، شش وجهی یا مکعب، رمز یا نمادی از واپسین نمود است که در عالم سیاره‌ها، زمین است و در عالم خاکی، انسان است که خود عالی‌ترین نماد این جهانی است [۵].

در جدول اردلان، عدد۶ در عالم کبیر متناظر با جسم (پیکره) و شش جهت اصلی بالا، پایین، جلو، پشت، راست و چپ شده و نیز در عالم صغیر با شش قوه حرکت در جهات ششگانه [۳].

 

تناظر عدد هفت / هفت ضلعی

اردلان آن را متناظر با عالم، هفت سیاره مشهود و هفت روز هفته و نیروهای فعال آدمی، جاذبه، رزق و روزی، هاضمه، دافعه، تغذیه، رشد و تکوین شمرده، هفت اولین عدد کامل است [۳].

در دنیای اسلام هفت جایگاه ویژه‌ای دارد، آسمان و زمین در برخی متون هر دو با هفت مرتبه توصیف شده‌اند و جهنم هفت درب دارد (در مقابل بهشت که هشت درب دارد و باغ‌های آن هم بر نظام چهار تنظیم شده‌اند.) در قرآن سوره فاتحه هفت آیه دارد [۵].

هفت یعنی کمال، امنیت، ایمنی، آرامش، اتحاد مجدد. هفت عدد مادر کبیر است. به اعتقاد فیلن، هفتمین قوه هر عددی هم مربع است و هم مکعب و از این رو اهمیت به سزایی دارد. هر یک از شاخه‌های درخت حیات هفت برگ دارد. در اندیشه‌های اسلامی، نخستین عدد کامل هفت است و هفت بار طواف کعبه و هفت بار سعی صفا و مروه، مظهر هفت نشانه خداست. در اندیشه‌های بودایی، عدد صعود و عروج با بالا و دستیابی به مرکز است. در ستاره شناسی هم، هفت ستاره خوشه پروین و دب اکبر را داریم که در تمام طول سال در آسمان پایدار هستند. اژدهای هفت سر، آسمان‌های هفت‌گانه، عجایب هفت‌گانه، هفت فلز کیمیاگری و… نشان دهنده پیوند عدد ۷ بین عالم ماده و معنا از نگاه انسان است.

 

تناظر عدد هشت / هشت ضلعی

هشت را اردلان برابر با طبایع گرفته است. گنون درباره رمز هشت ضلعی بحث کرده و آن را مربوط به واسطه بین لاهوت و ناسوت می‌داند. چیزی که واسطه تبدیل مربع به دایره از لحاظ رمزی بوده است [۶].

هشت عددی است که از هفت آسمان عبور کرده است و از این رو عدد بهشت بازیافته است. در اندیشه‌های مسیحی، مفهوم تولد دوباره است و حوض غسل تعمید به شکل هشت ضلعی است. روز هشتم پس از هفت روز توبه، روز نعمت و شادی است.  هشت، مرز تبدیل وحدت به کثرت (مربع به دایره) است و در معماری اسلامی مورد توجه است. فرشتگان نگهبان عرش خدا هشت فرشته‌اند.

 

تناظر عدد نه / نه ضلعی

عدد نه، متناظر با موجودات این جهانی، معدنی، گیاهی و حیوانی (که هر یک دارای سه جزء هستند) شده: نُه عنصر بدن انسان که استخوان‌ها، مغز، اعصاب، رگ‌ها، خون، گوشت، پوست، ناخن‌ها و مو می‌باشد. عدد نُه آسمان در عین حال مرتبط با نُه تراز بدن است، در کیهان شناسی اسلامی شامل هفت سیاره قابل رؤیت به اضافه رکن الهی و عرش الهی دانسته شده است [۳].

 

تناظر عدد دوازده

اثنی عشر دایره کامل است. نظم کیهانی. به صورت ۳×۴ هم نظم دنیوی است و هم معنوی هم باطنی است و هم ظاهری. دوازده نشانه‌ی منطقه البروج و ماه های سال است؛ دوازده ساعت شبانه روز؛ میوه‌های درخت کیهانی و غیره؛ بازگشت به آشفتگی آغازین؛ زمان انقلاب زمستانی دوازده روز طول می کشد؛ دوازده زمان برگشت مردگان؛ زمان برقراری جشن ایزد زحل در روم و دوازده روز عید میلاد و کریسمس است. این بزرگداشت‌ها در نمادهای ودایی؛ چینی؛ بت پرستی و اروپایی نیز یافت می‌شود. معروف است که هر یک از این روزها وضعیت آب و هوایی دوازده ماه سالی را که می‌آید پیش بینی می‌کنند.

– اسلامی: دوازده فرزند علی(ع)؛ امامان یا اولیاء بر دوازده ساعت روز حکم می‌رانند.

– بودایی: شورایی دالایی لاما دوازده عضو دارد.

-تاروت: کارت مرد نگونسار، شماره‌ی کارت دوازده است و مجموع دو عدد یک و دو عدد سه است، این به معنای تأثیر متقابل دو عنصر یگانگی و ثنویت بر یکدیگر و پیدایش بعدی سه وجهی است (تثلیث) – بیانگر تجدید حیات و نوزایی.

– چینی: دوازده برج طالع؛ منطقه البروج.

– رومی: در مراسم مقدس دوازده دین مرد پایین رتبه دنبال سر کشیش حرکت می‌کنند.

– سلتی: دربار شارلمانی و شوالیه‌های میز گرد؛ دوازده اشرافی یا اصیل‌زاده هستند.

– سومری، سامی: دوازده روز نبرد آشفتگی آغازین و کیهان.

– عبری: دوازده میوه‌ی درخت حیات؛ دوازده دروازه ی شهر آسمانی؛ دوازده قرص نان روی خوان عبادتگاه مظهر ماه‌های سال هستند؛ سنگ‌های گران‌بهای چهار آینه‌ی هارون؛ اسباط اسرائیل و پسران یعقوب دوازده تا بودند.

– مسیحی: دوازده ثمره‌ی روح؛ دوازده ستاره به معنی اسباط اسرائیل و حواریون؛ تعداد دروازه‌ها و سنگ‌های شالوده‌ی بیت المقدس و ایام کریسمس دوازده روز است.

– مصری: دوازده دروازه‌ی دوزخ که رع ساعات شب را در آنها سپری می‌کند.

– میترایی: میترا دوازده مرید دارد.

– هرمسی: دوازده ماه سال و دوازده آتش دوزخ.

– یونانی-رومی: هرودوت می@گوید در المپ دوازده ایزد و ایزدبانو وجود دارد، هزیود به دوازده تیتان اشاره می‌کند. دوازده عدد الواح قانون و روزها و شب‌های جشن ایزد زحل است.

 

تناظر عدد سیزده

عدد سیزده یک نو شدن و زایش دوباره را تداعی می‌کند. سیستم شمارش در برخی از دنیای باستان دوازده دوازدهی بوده، بنابراین عدد سیزده می‌تواند مفهوم پایان دوره و شروع دوره‌ای جدید را تداعی کند. چون سیزده پس از دوازده که عدد یک مدار کامل است، می‌آید پس سیزده نشانه‌ی یک شروع تازه و قدم اول برای یک کار جدید است.

در عهد باستان، سیزدهمین نفر یک گروه به عنوان قادرترین و والاترین محسوب می‌شد. عدد ۱۳ در بسیاری از آداب و رسوم که علم هندسه در آن‌ها به نوعی وجود دارد، نقش محوری داشته است، زیرا نمایان‌گر الگویی بوده که در انسان، طبیعت و بهشت دیده می‌شود.

 

عدد سی و سه

در سنت اسلامی، ذکر حضرت فاطمه(س) و سبحانیت خداوند، ۳۳مرتبه تکرار «الله اکبر» است و در مجموع ۳۳ راه دستیابی به بهشت وجود دارد.

در دین زرتشتی و در «کشتی افزون»، یکی از دعاهای خرده اوستا، از ۳۳ امشاسپند سخن رفته است و برای بهشت نیز ۳۳ درب خوانده‌اند. در بندهشن، فصل هشتم در مورد آفرینش زمین در دین، آمده است: «زمین ۳۳ نوع است.»

در پل سی و سه پل (پل الله وردی خان) اصفهان، ۳۳دهنه مورد استفاده قرار گرفته که چون از دو سو ملاحظه شوند، عدد ۶۶ را متجلی می‌سازند. عدد ۶۶ در حروف ابجد معادل کلمه الله (الف، لام، لام، ه) است. در بنای قصر خورشید کلات نادری نیز، ۶۶ لوله سنگی گرداگرد بنا را فرا گرفته‌اند.

 

منابع

[۱] هونکه، زیگرید. ۱۳۸۳. فرهنگ اسلام در اروپا. ترجمه مرتضی رهبانی. بازگویی از فرشاد، تاریخ علم در ایران. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. ۷۳۶.

[۲] محمودی‌نژاد، هادی. ۱۳۸۸. معماری زیست مبنا. چاپ اول. تهران: انتشارات هله.

[۳] اردلان، نادر و بختیار، لاله. ۱۳۸۰. حس وحدت. حمید شاهرخ. چاپ اول. تهران: نشر خاک، ۳۷۱.

[۴] لولر، رابرت. ۱۳۶۸. هندسه مقدس: فلسفه و تمرین. ترجمه هایده معیری. چاپ اول. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

[۵] نقره‌کار، عبدالحمید.۱۳۸۷ . درآمدی بر هویت اسلامی در معماری و شهرسازی. چاپ اول. تهران: انتشارات وزارت مسکن و شهرسازی.

[۶] گنون. رنه، “کلمه و نماد”، فرزانه طاهری، فصل‌نامه خیال، شماره۷۸: ۵، ۱۳۸۲.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *